۱۳۹۸ فروردین ۲, جمعه

اقوام وحشی و بدوی در ایران

فدرالیسم نه تنها یعنی تجزیه ی ایران، که یعنی مرگ انسانیت در بازماندگان ایران و جنگ های خانمان سوز و تمام نشدنی در کشورک های تکه پاره شده ی نوپا. کابوس شومی که هرگز تعبیر نخواهد شد

اقوام وحشی و بدوی در ایران
ایران آریایی الله زده، چند هزار سال تمدن ندارد، بلکه در چند هزار سال پیش دارای تمدن بوده است. این واقعیت تلخی است که البته نمی تواند دستاویز هیچ یک از کشورهای بدوی همسایه نیز گردد که خود دارای بدوی ترین و وحشی ترین رژیم ها می باشند.

اقوام وحشی در ایران در حال خرابکاری و ایجاد آشوبگری
بر سر خط مرزی دو شهر 
اگر امروزه بارقه هایی از تمدن را در کشور خود شاهدیم و فرهنگ و موسیقی و اخلاق و قانونی هرچند شکسته بسته وجود دارد، تنها به خاطر پادشاهی ایرانساز پهلوی است که سنگ بنای ایران نوین را ریختند و در برافراشتن آرمان شهر ایران متمدن آینده، خون دل ها خوردند تا ملت ما از مردمی که تراخم و خرافات دینی و وهم و افکار و احساسات قی آلود سرتاسر زندگیشان را تا پایان دوران شوم قجر القجوری گرفته بود، به مردمی تبدیل کنند که در اندیشه ی آزادی و آبادانی و حقوق خود باشند. پهلوی می کوشید تا ایرانیان را به دروازه ی تمدن بزرگ برساند که آذرخشی الهی بر پیکره ی ایران نواخت و همه ی آنچه که رشته شده بود را پنبه کرد.

امروزه ایرانیان در ظاهر متمدنند و این تمدن و شهری گری بستگی به خیلی چیزها دارد. از آن جمله، یکی ملی گرایی و انسان دوستی و حقوق بشر و کرامت اخلاق و شرافت انسانی است.

در خبرها آمده است که اقوامی وحشی در ایران که در دو شهر دزفول و اندیمشک یافت شده اند، بر سر آنکه تابلوی کزایی شهدای حرم رژیم در کجای جاده و در دامنه ی کدام یک از دهات مذکور باشد، همچون گله ی گرگ ها به جان یکدیگر افتاده اند و به ساختمان های حکومتی از جمله فرمانداری دزفول یورش آورده و آنجا را به آتش کشیده اند.

اقوام وحشی در ایران که به خاطر مسائل بسیار ناچیز و احمقانه از جمله تعیین
حدود شهری، به جان یکدیگر افتاده و همدیگر را مورد ضرب و شتم و کشتار
قرار می دهند، دغدغه ای به عنوان آزادی و حقوق بشر ندارند و اساسن این
موارد را نمی فهمند
این اقدام نشان می دهد که ایرانیان نیز می توانند به اندازه ی مدعیان حقوق بشر و دمکراسی و سکولاریسم در فرانسه، خوی توحش خود را همچنان نگاه داشته باشند.

ضمن آنکه هر گونه اقدام خشونت آمیزی را علیه هر کس و به هر بهانه ای محکوم می نمایم، به این نیز می اندیشم که موجودات بدوی ایی که بر سر خط مرزی میان دو دله دهات اندیمشک و دزفول که همگی نیز از یک ملیت و یک تبار و یک زبان و هتا یک دین کزایی هستند، می توانند اینگونه با توحش و بربریت دست به آشوب زده و خون یکدیگر را بریزند، پس چه خواهد شد آنگاه که این مردم مسلح نیز شوند و گروهک های تروریستی ایی همچون مجاهدین خائن خلق، بتوانند در این کشور برای بار دیگر عرض اندام کرده و تروریست های خاموش خود موسوم به "کانون های شورشی" را به میان این امة وحشی بفرستند !!

باید به این مورد نیز به خوبی تامل کرد که در جریان به اصطلاح مبارزات آزادی خواهانه علیه رژیم، بیشترین موجی که در این چند سال ایجاد شده است، موج تجزیه طلبی و قوم گرایی و نژاد پرستی و برافروختن اختلافات دیرینه ی مذهبی میان سلفی ها و رافضی ها بوده است و لازمه ی براندازی رژیم ولایت فقیه، سرکوبی و حذف کامل این انگل های تجزیه طلب و قومگرا و هر فرد و سازمان و نهادی است که به بهانه های مذهبی و دینی، در حالت مخالفت با رژیم می باشد.

اقوام وحشی در ایران، با خوی قومیت گرایی و چون جانورانی که قلمروی خود را نشانه
گزاری می کنند، با سوزاندن تابلو در محل نصب مورد اختلاف، اوج فهم و شعور سیاسی
و دمکراتیک خود را به نمایش می گزارند
من به عنوان برانداز جمهوری اسلامی، خود را وابسته به هیچ فرقه و دسته و قومیتی نمی دانم. تنها یک ایرانی میهن پرست و خداناباور هستم و از هر جریان تجزیه طلبانه و نوکر راست و چپ و عربی و غربی و اسلامی و غیر اسلامی، اعلام بیزاری می کنم.

جمهوری اسلامی خود در بستر جنین ناآرامی هایی شکل گرفته و توانسته است وحشی ترین وحشیانی که خود او را به قدرت رسانده اند، سرکوب کرده و آنها را به تپاله هایی اشرف نشین و لیبرتی نشین و آلبانی نشین تبدیل سازد.

ملیاردها دلار هزینه های سرسام آور اسراییل و انگل ستان، آمریکا و عرعربستان، تنها بر ایجاد فشار بر ایجاد و افزایش گسل های قومی و مذهبی است. امنیت ملی ما در خطر قطعی قرار دارد و باز تکرار می کنم که لازمه ی براندازی جمهوری اسلامی، جدا کردن سره از ناسره و جدا کردن مبارز سیاسی از تجزیه طلب و هر جرثومه ای است که درد و ورم دین و مذهب خود را دارد.

اقوام وحشی موجوداتی هستند که کوچک ترین درکی نسبت به حقوق شهروندی و
روش های مبارزه ی مسالمت آمیز ندارند و رژیم اسلامی آنها را اینگونه پرورانده
تا برای ادعا خود، مستقیمن دست به خشونت بزنند. این رفتار، دستاور حکومت
استبدادی جمهوری اسلامی است
ما یک جمهوری اسلامی برای براندازی داریم و دیگر نیازی به قوز بالا قوز و تپاله گه های وامانده ی بازمانده از مارکس و مصدق نداریم. هنگامه ی آنست که ایرانیان میهن پرست، خط و خطوط سیاسی خود با جریان های ایرانستیز چپ و ارازل و اوباش بدوی ایی که نامشان رفت را یک بار و برای همیشه مشخص و برجسته سازند تا دیگر کثافاتی همچون "زینب جلالیان" و "رامین حسین پناهی" تجزیه طلب و تروریست پانکرد کومله ای را با "نداها" و "محمد مختاری ها" و "زینالی ها" در یک سوی قرار ندهند.

زیرا من نه بازیچه ی دست ولایت فقیه خواهم شد و نه فریب حرامزادگان هفت خط چپ خلقی مجاهدین خائن را خواهم خورد که این توحش و بربریت را به پای تظاهرات براندازانه و بدتر از آن، به تعبیر این جرثومه های کثافت، آن را "قیام مردم قهرمان و غیور دزفول" بنامم !!

گروهک تروریستی مجاهدین خائن خلق، مبارزه را سرفن از راه خشونت آمیز دنبال می کنند

گروهک تروریستی مجاهدین خائن خلق، با رویکردی خشونت بار و غیر دمکراتیک،
به دنبال رسیدن به قدرت و سرنگونی آن روی دیگر سکه ی خودشان هستند. یکی از
دیگری وحشی تر و خشونت ورزتر

این یک بررسی میدانی و کاربردی در رد فدرالیسم از هر نوعش بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر