Google Ad

‏نمایش پست‌ها با برچسب اختلاس و دزدی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب اختلاس و دزدی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۳, جمعه

مثلث چارگوش فساد در خزینه ی رهبری

چشمان تیزبین خفاشان شب، تیر عافیت بر دل نشانده اند و می پندارند کسی را یارای دید زدن کون پراکنی ها و جفتک اندازی های آنان نیست.

نه می بخشیم نه فراموش می کنیم
تروریست پاسدار "محمد سرفراز"، سرکرده ی پیشین تلوزیون رژیم اسلامی، در گفتگویی که به تازگی با یکی از رسانه های اینترنتی رژیم انحام داده است، اظهار داشته که آمریکا در پایان ماه عربی اسلامی رمضان الکزا، قصد یورش نظامی به ایران را دارد و بیان داشته که سرکردگان رژیم هم نسبت به این موضوع آگاهی دارند. در واکنش رسمی رژیم به این موضع گیری، سرکرده ی ارتش جمهوری اسلامی نیز، بر اساس فرمان دیکتاتور دوم رژیم آیت الله "سید علی خامنه ای"، دستور آماده باش رزمی شبانه را صادر کرده است.

از آنجا که باور سرکردگان ولایت فقیه به این یقین رسیده که آمریکا قصد اقدام نظامی علیه تمامیت خلافت اسلامی در ایران اشغالی را دارد، جا دارد که دست و پا زدن های سرکردگان و مزدوران جمهوری اسلامی پرداخته شود.

پاسدار تروریسن مسعود مهردادی، تا سال ۱۳۹۷ فرار خورشیدی جانشین اقتصادی بنیاد تعاون
سازمان تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود
تروریست پاسدار محمد سرفراز که با "شهرزاد میرقلی" خان، به معنای واقعی کلمه روی هم ریخته و در اتاق های شیک هتل لوکس عمان، روی هم ریخته است، در حالی از فساد، خیانت و به اصطلاح ناکارآمدی رژیم جمهوری اسلامی به مردم ایران سخن می گوید که هتا نوک دماغ مگس در فلان فیلم یا بازی ورزشی را هم سانسور می کرده است و این جریان تا به امروز و پس از تیپا خوردگی خودش از صدا و سیمای رژیم، همچنان ادامه دارد !!

پاسداران انقلاب اسلامی که همه ی اقتصاد و صنعت و منابع زیرزمینی و روزمینی و دریایی و به اصطلاح احزاب سیاسی، رسانه ی اشغال شده ی ملی و... را به مصادره ی کامل خود درآورده اند و مافیای رسانه ای و فرهنگی آنان در شکل خشونت بارش، در نیروی سرکوبگر انتظامی و اسید پاشی های اسلامی حکومتی جلوه گر شده است، آیا خود راه حل ایران الله زده برای نجات از بحران پیش رو هستند یا بخشی از مشکل.

پاسدار تروریست "جمال آبرومند"، معاون هماهنگ‌ کننده ی پیشین
سازمان تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
از دید من و حق بدهید که بگویم از دید بیشتر مردم ایران، نه تنها آخوندها و مصدق الهی ها و توده ای های ساوامایی و هزار البته سازمان تروریستی سپاه، بخشی از مشکل می باشند، بلکه اساسن در صورت وجود چنین جرثومه های فساد و خیانتی در کشور که در زیر سایه ی قانون اساسی کزایی رژیم توجیه یافته اند، ایران هرگز روی آسایش و خوشی نخواهد دید.

همه دیده ایم که کار چنین رژیم های خودکامه ای همچون لیبی و عراق و اخوان المسلمین مسر به کجا کشید و امروز هم که نوبت سرنگونی ارتجاع سرخ ونزوئلا فرارسیده است.

پاسدار تروریست محمد سرفراز، در حالی دم از مبارزه با فساد سازمان یافته در رژیم اسلامی می زند، که مشاور ویژه ی خود شهرزاد میرقلی خان، به جرم تخلف از قوانین آمریکا و قاچاق تجهیزات نظامی دید در شب از آمریکا به ایران، به مدت ۵ سال از عمر هرزه ی خویش را در زندان های آمریکا سپری کرده و شوهر پیشین وی که خود نیز یک پاسدار تروریست دیگر می باشد، در جعل اسکناس از جمله دلار دست داشته است !!

پاسدار تروریست "محمود سیف" در کنار همسر پیشینش شهرزاد میرقلی‌ خان
پاسدار تروریست "محمود سیف" شوهر شهرزاد، در ایران با نام "محسن سجادی‌ نیا" فعالیت داشت و به همراه پاسدار تروریست "مسعود مهردادی" هموند هیئت مدیره ی بسیاری از شرکت‌ های خصولتی (رانتی) وابسته به بنیاد تعاون سازمان تروریستی سپاه بوده است.

مثلث چارگوش فساد در سپاه، از دید خبرگزاری های زرد اما مدعی جمهوری اسلامی در برون مرز، همچون "رادیو فردا"، شامل جمال‌الدین آبرومند، مسعود مهردادی و محمود سیف می شود، اما این مزدوران میرزا بنویس ولایت فقیه، البته که یک پفیوز بزرگ را عمدن از قلم انداخته اند: "سید علی گدا" !!

تا براندازی کامل رژیم خونریز جمهوری اسلامی، دست از پای نمی نشینیم
انباشت نفرت روز افزون از جمهوری اسلامی، از پیش از به قدرت رسیدن اهریمن اسلامی کمونیستی به سرکردگی "خمینی حرامزاده" آغاز شده بود. نوکران نفت خوار و خونریز و جنگ افروز جمهوری اسلامی، پس از ۴ دهه ستمگری محض، رژیمی سر تا پا مقصر و همیشه طلبکار، اکنون در حالی داعیه ی کزایی مبارزه با فساد دارد که خود بخشی از مشکل و در قلب فساد در ایران است. ولایت فقیه یک رژیم مافیایی است که چون غده ای سرطانی، ایرانستیزی و نفاق و اختلاف افکنی در ایران را سر لوحه ی رفتار خود در چارچوب سیاست انگل ایسی "تفرقه بینداز و حکومت کن" قرار داده است. 

اگر هنوز موجودی یافت می شود که خیال می کند ما مردم ایران، این همه جنایت و خیانت در حق خود و سرنوشت کشورمان را می بخشیم یا فراموش می کنیم، بهتر است هر چه زودتر سر از سوراخ ماتحت خود بیرون آورد.

امروز آمریکا پشت ایرانیان برانداز است، ونزوئلا آزاد خواهد شد و ما شاهد ضربه های سنگینی به جمهوری اسلامی خواهیم بود تا سرانجام با موج خیزش مردمی، این رژیم ضحاک سرنگون شود و روح آزادی به اندام تازیانه خورده ی ایران بازگردد.


۱۳۹۸ فروردین ۱۷, شنبه

از خانه ی ۹ ملیون دلاری همسر خاوری تا آسمان خراش چند ملیارد دلاری میزراهی شریک خاوری

السید محمود رضا خاوری در مراسم رجز خوانی برای یکی از سگ مرده های اسلام عربی،
در حالی که تک چشم دجال خود را با نشان همیشه درخشان بانک ملی رژیم که نشانی از
اعتماد است، در روبروی او دیده می شود
"میزراهی" (میزراخیم)‌ نام یهودیانی است که در کشورهای اسلامی خاورمیانه و به طور عمده در عراق و ایران ریشه دارند و به معنی "مشرقیون" یا "اهل شرق" (بنی میزرخ = خاور زمین) است. چهره ی سرشناس خانواده ی میزراهی ایران، دکتر "ابراهیم راد" (قرین) است که از سرمایه‌ داران مهم دوران پهلوی دوم نیز بود.

ارتباطات "محمود رضا خاوری" با خانواده ی میزراهی، می‌ تواند راز جنجال اختلاس بزرگ او و ربط آن با کانونی را آشکار کند که از آن با عنوان "مافیای اسراییل" یاد می‌ شود. مافیای اسراییل، عنوانی شناخته شده است، هتا برای یهودیان اسراییل. بازنگری در ماجرای محمود رضا خاوری و دیگر جنجال‌ های بزرگ همانند آن در ایران، از این چشم انداز می‌ تواند ابعادی شگفت از تکاپوی شبکه‌ های تبهکاری سازمان‌ یافته و پیوندهای خارجی آن را بشناساند. بقای جمهوری اسلامی در گروی این شناخت است.

نامه ی رسمی محمود رضا خاوری سرکرده ی
وقت بانک ملی جمهوری اسلامی، در شاد باش
ماه عربی اسلامی رمضال الکزا و سفارش به
پرهیز و مبارزه با فساد
بنا به گفته ها، بر اساس آنچه در جریان دادگاه "خشایار خاوری" و "سام میزراهی" فاش شده، ارتباطات مالی محمود رضا خاوری با میزراهی در تورنتو، همچون فرستادن پول برای طرح های مشترک انبوه‌ سازی ساختمان در کانادا، باید متعلق به پیش از فرار خاوری از ایران و در زمانی باشد که خاوری مدیرعامل بانک ملی رژیم اسلامی بوده است.

طرح بزرگ ساختمان سازی چند ملیارد دلاری میزراهی در کاندا

طرح بزرگ ساختمان سازی چند ملیارد دلاری میزراهی در کاندا
"عبد الله شهبازی" می گوید:
"در آن هنگام به کلی غفلت کردم از این نکته ی آشکار که نام "خاوری" (مشرقی)، شکل ایرانی شده ی نام "میزراهی" (مشرقی) است و خانواده‌ های میزراهی این معادل را به کار می‌ برده‌ اند. یک نمونه ی معروف، "پرویز خاوری" خواننده ی یهودی ایرانی سال‌ های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ فرار خورشیدی و دخترش "شهره خاوری" خواننده ی سرشناس کنونی اسراییل است.

با این توضیح، می‌ توان این پنداشت را به شکل بسیار جدی مطرح کرد که محمود رضا خاوری از خانواده ی میزراهی و خویشاوند سام میزراهی است و اختلاف مالی میان خشایار خاوری و سام میزراهی، اختلافات میان اموزادگان یهودی است که در تاریخ کم‌ سابقه نبوده است.


اما آنچه امروز با افشای خبر خانه ی چند ملیون دلاری همسر خاوری و طرح در حال ساخت میزراهی مطرح می شود، صوری بودن این دعواها و دادگاه ها است و گمان می رود خاوری با طرح این دعوا خواسته است بگوید: "پول هایی که دزدیدم را میزراهی از من دزدید !!"

اما اگر این پول ها دزدیده شده باشد، چرا دولت کانادا هزینه های امنیتی خاوری را پرداخت می کند یا اینکه خاوری این هزینه ها را از کجا پرداخت می کند ؟ اگر به فرتور زیر نگاه کنید که طرح بزرگ ساختمان سازی میزراهی در خیابان یک بلوور، تقاطع یانگ و بلور و محل تعویض خطوط اصلی متروی تورنتو یعنی شاهراه اتصال شرق به غرب تورنتو بیندازید که همه ی برندهای معروف جهان در آنجا شعبه دارند، خواهید دید این آسمان خراش ۵۲ طبقه ای می تواند در ماه چه مالیات هنگفتی را روانه ی شهرداری کانادا نماید که اگر خاوری اختلاسگر به زیر ابای پرورنده ی خود در جمهوری اسلامی پس فرستاده شود، کانادای ملکه (فاحشه ی بریتانیا)، از چه پول های هنگفت و سرسام آوری که محروم نمی شود !!

طرح بزرگ ساختمان سازی چند ملیارد دلاری میزراهی در کاندا
منبع

۱۳۹۸ فروردین ۱۳, سه‌شنبه

انگل زاده های خارج نشین رژیم و مبارز سیاسی حق طلب در زندان

نمایندگان کنگره ی آمریکا، از وزارت خارجه می‌ خواهند تا شمار روادیدهای صادر شده برای تخمه ترکه های سرکردگان رژیم را اعلام کنند.


برخی نمایندگان کلیدی کنگره ی آمریکا، برای تنبیه جمهوری اسلامی از برای گروگانگیری های رایزنان آمریکا در آغاز شورش ۵۷، تلاش تازه ای را برای لغو روادید صادره برای انگل زاده های جمهوری اسلامی، چه در حال تحصیل در ایالات متحده باشند و چه در حال کار و زندگی، آغاز کرده‌ اند. نشریه ی "واشنگتن فری‌ بیکن" در گزارشی از زبان یک نماینده ی جمهوری خواه فلوریدا در مجلس نمایندگان نوشت:

"سرکردگان بسیاری از رژیم هستند که دانشجویانی در اینجا دارند و با گرفتن روادید دانشجویی اینجا آمده اند و از امکانات سامانه ی آموزشی ما استفاده می‌ کنند و لازم است ما با دقت و شدت، بالا بردن هزینه‌ های آن را بررسی کنیم".

چند تن از نمایندگان کنگره خواستار لغو روادید انگل زاده های
صادراتی جمهوری اسلامی در این کشور شدند
در حالی که جمهوری توده ای اسلامی، سنگ بنای موجودیت انگلی و ویرانگر و تحمیلی خود را، با دشمنی با آمریکا و اسراییل آغاز نمود و پس از چهل سال همچنان گله های الله زده را راهی خیابان ها کرده تا اربده ی "مرگ بر آمریکا" سر دهند، اما ارشد ترین سرکردگان رژیم اسلامی، به دور از چشم مردم و خبرگزاری آزاد و بدون سانسور، توله خوک های خود را راهی ینگه دنیا نموده اند تا با این اقدام انقلابی خود، به کون یک ملت خمینی پرست هزاران بار خر شده، از ته دل بخندند.

در حالی جوانان ایرانی در جنگ کشته شدند که خود سرکردگان رژیم و وابستگان و توله خوک هایشان، هتا یک نفر از آنها هم در جنگ شرکت نکرده است.

جنگی ویرانگر و ضد ایرانی که ادامه ی آن از سوی جمهوری اسلامی برای ۶ سال بیشتر، آن را به جنگی تحمیلی از سوی جمهوری اسلامی به مردم ایران و کشور و مردم عراق تبدیل کرد و جان صدها هزار جوان ایرانی را گرفت. در این جنگ ضد ایرانی اما، آن چیزی که شهادت و لقای سرخر آسمانی عرب و مزخرفات اسلامی دیگر قلمداد شده و به خورد گله های پایین شهری و روستایی الله زده داده می شد، در مورد بالانشینان ثروتمند و قدرتمند رژیم صدق نمی کرد و آنها از همان آغاز یا در آمریکا بودند یا سپس و در هنگام تحریم های آمریکا، به این کشور فرستاده شدند.

از این اسف بارتر، همچنان خاموشی این امة فقرزده، نکبت گرفته و بلازده ی زیر چکمه های پاسداران و آخوندها و الله پرستان اخوان المسلمینی است که گویا پستی طبع را به زندگی آزاد و انسانی برتری داده اند.

هنگامه شهیدی روزنامه نگار پیشین جریان اصلاح طلب که
اکنون علیه دزدی ها و جفاکاری های سرکردگان رژیم از
اصلاح طلب و اصولگرا دست به قلم و افشاگری برده است
"هنگامه شهیدی" کنشگر سیاسی پیشتر اصطلاح طلب و امروز حق طلب نیز، در حالی پس از بیش از ۱۰ ماه شکنجه ی سپید در قالب زندان انفرادی، سرانجام توانسته است با "غریب دوست" مشاور عالی "علیرضا آوایی" وزیر دادگستری رژیم، گفتگویی تلفنی انجام دهد و دل پر رنج و اندوه خود را باز نماید، که تومار دزدی ها و اختلاس ها و چپاول های ویرانگر سپاه که در قاموس سیل و زلزله نمود پیدا کرده اند، از همیشه ی تاریخ پرنکبت و تباه کارنامه ی ننگین جمهوری اسلامی، درازتر و سنگین بارتر شده است.

«۲۸۴»روز یا «۱۰ماه و ۱۲روز»از بازداشت انفرادی «ظالمانه و مغرضانه» #هنگامه_شهیدی در بند ۲۴۱ #حفاظت_قوه_قضاییه همراه با #شکنجه_سفید گذشت.#دادستان_تهران تا آخرین روزهای خود در منصب دادستانی، بصورت«ظالمانه»فشارهای خود را به منتقدان و زندانیان سیاسی افزایش خواهد داد.
آنچه که آن را ستم آشکار بر مردم بی پناه ایران می بینم، رویه ای است که از سوی فاحشه ی انگل ستان ملکه الیزابت چندم و رژیم مافیایی روسیه برای ایران و ایرانیان ساخته و پرداخته شده است و از راه فرقه ی فراماسونری اخوان المسلمین، از راه ترور، انقلاب، سرکوب، شکنجه، کشتار و جنگ، به ایران و هم میهنان ما تحمیل می شود.


در حالی که همه ی رسانه های استعمار روباه پیر در این مورد خفه خون گرفته اند، بیایید خود رسانه باشیم...

مرگ بر جمهوری اسلامی شعار نیست، یک هنجار است 

۱۳۹۷ بهمن ۲۸, یکشنبه

"باستی هیلز"، محل زندگی اشراف تازه به دوران رسیده ی جمهوری اسلامی

|تپه ی بی شرمان ایران"، یادآور برج و باروی دژ شاهزادگان و اشراف سده های تاریک اروپا
از "انقلاب خونین فراماسونری در فرانسه"، به عنوان یکی از انقلاب های "متمدنانه"ی جهان نام برده می شود، اما آنهایی که تاریخ خوانده اند می دانند که شقاوت و بی رحمی ایی که در خلال انقلاب کزایی کبیر فرانسه به نمایش گزاشته شد، در تاریخ تحولات اجتماعی جهان کم سابقه است.

روزگاری که "ماری آنتوانت" و "لویی شانزدهم"، پادشاه و شهبانوی فرانسه شدند، آنقدر جوان بودند که لویی در شب تاژگزاری خود دعا کرده بود که: "خدایا ما برای پادشاهی خیلی جوان هستیم، خودت ما را حفظ کن". اما لویی و همسر دوست داشتنیش ماری آنتوانت، تنها ۱۸ سال پس از آن، به فاصله ی چند ماه از یکدیگر، در میدان کنکورد پاریس گردن زده شدند و پس از آن نوبت به دیگر اشراف فرانسه رسید که یکی پس از دیگری به دست "گیوتین" اختراع تازه ی انقلابیون سپرده شدند.


از "بیدادگری و نابرابری"، به عنوان عنصر اصلی انقلاب فرانسه نام برده می شود. نقل شده است هنگامی که ملکه ی جوان ماری آنتوانت، دلیل شورش مردم فرانسه را می پرسد و به وی گفته می شود که مردم نان برای خوردن ندارند، با تعجب پاسخ می دهد: "پس چرا شیرینی نمی خورند ؟!". اگر چه بیان این جمله از سوی ماری آنتوانت در تاریخ ثابت نشده است، اما در هر حال نشان از اوج بی توجهی اشراف فرانسه به وضعیت فلاکت بار اقتصادی مردم کشورشان دارد. اشرافی که غرق شده در وفور نعمت، در کاخ های مجلل خود به کلی به آنچه در جامعه می گزشت، بی اعتنا بودند.

شقاوت و بی رحمی زبانزدی که در انقلاب فرانسه از سوی مردم به نمایش گزاشته شد، نتیجه ی انباشته شدن این بیدادگری و نابرابری در درازنای سال ها بود.


ماری آنتوانت لحظاتی پیش از اعدام با گیوتین / سحرگه نه شه سر نه سر تاژ داشت
اگرچه ۲۲۰ سال از انقلاب فرانسه می گزرد، اما قاعده همچنان همان است:
"بیدادگری و اشرافی گری در یک سو و مردمی درد دیده و تماشاچی در سویی دیگر".

نخستین جرقه ی انقلاب فرانسه، با یورش مردم گرسنه به دژ "باستیل" رقم زده شد. دژی که نامش شباهت شگرف و معناداری با "باستی هیلز" جمهوری اسلامی در تهران دارد، مکانی برای زندگی دیگر اشراف تازه به دوران رسیده ی رژیم اسلامی که اینک برای خود محله‌ ای اشرافی در دل کوه های تهران درست کرده اند، با یک تابلوی "ورود ممنوع" برای مردم.

باستی هیلز در کوه های لواسان در نزدیکی تهران را نمی توان با قلم و یا هتا فیلم و فرتور توصیف کرد. باید رفت و با چشمان خود دید تا اسولن بتوان وجود آن را باور کرد !!

باستی هیلز نام منطقه‌ ای چند هزار هکتاری است که تا چند سال پیش، خارج از محدوده ی لواسان بود، اما در یک چشم بر هم زدن و در تضاد با قوانین صوری و ظاهر فریب خود رژیم، با یک امضای ساده ی سرکرده ی مسئول، در محدوده ی لواسان قرار گرفت و ارزش زمین‌ های آن، یک شبه ملیاردی شد. پس از آن و به دنبال زد و بندهای مزدوران و عوامل جمهوری اسلامی که برادروار بر سر سفره ی خونین انقلاب خمینی نشسته اند، با رعایت کامل اخلاق اسلامی، زمین های آنجا را قطعه بندی و تفکیک کردند و به ویلاهای چند هزار متری تبدیل نمودند و اینگونه، "برج و بارو‌ی دژهای اشراف و اعیان روزگار سلطه ی کلیسای دین فروش در اروپا را بازسازی کردند.


ویلا‌هایی اشرافی برای ژن های خوب رژیم اسلامی، که در بین آنها نام‌ های شناخته شده ی بسیاری به چشم می‌ خورد. از فلان انگل زاده و داماد و دختر بهمان سردار و سرلشگر گرفته، تا سرمایه دار‌های شناخته شده‌ ای که بانکداران جمهوری اسلامی و مجتمع‌ های بزرگ رژیم در پاییتخت را تشکیل می دهند. نام شهرک "باستی هیلز"، برگرفته از کاخ "باستیل" در فرانسه و محله ی معروف "بورلی هیلز" در لس انجلس در "شیتان بزرگ" است. تو گویی که نام های دله ی اسلامی، دیگر هتا در ظاهر نیز هوادارانی ندارند. اما مردمی که کمرهایشان در زیر فشار اقتصادی تحمیلی از سوی ولایت فقیه در حال شکسته شدن است، نام آشنایی را برای باستی هیلز در نظر گرفته اند: "تپه ی بی شرمان".

در شبکه های اجتماعی به طنز گفته می شود که برای دستگیری ساده و یک شبه ی دزدان و چپاولگران درجه یک رژیم، کافی است همه ی ساکنان شهرک "باستی هیلز" را دستگیر کنند.

مردم از خود می پرسند در جامعه ای الله زه که حلقه ی تناب فقر به دور گردن بخش بزرگی از هازمان، هر لحظه تنگ تر می شود، ساکنان تپه ی بی شرمان با مجوز چه ناکسانی اینگونه بی شرمانه به صورت کودکان پابرهنه ی ایران سیلی می زنند ؟



باستی هیلز نماد اشرافیت منفور اسلامی
۱۲۸ هزار متر مربع زمین متعلق به "غلام حسین مطهری‌ اصل"، سرکرده ی هیئت مدیره ی شرکت "نوید زر شیمی" و "امیر کبیر"، با موافقت شهرداری رژیم در لواسان، وارد محدوده ی این شهر شده است. طی این توافق نامه که به تایید شواری سبیل چرب شده ی شهر لواسان هم رسید، مالک یکی از شرکت‌ های پتروشمی شناخته شده ی جمهوری اسلامی، در ازای واگزاری ۸ هزار و ۵۰۰ متر زمین و بخش کوچکی از همین زمین‌ ها، افزون بر پرداخت تنها ۳۳۰ ملیون تومان باژ سبیل به شهرداری، اجازه ی تفکیک ۵۰ قطعه ی ۲ هزار متری مسکونی را به دست آورد. غلام حسین مطهری‌ اصل، از سرکردگان اصلی رژیم در اتاق بازرگانی است که برادران یهودی زاده ی "تازه مسلمان" آن را می گردانند. وی همچنین چند شرکت بزرگ پتروشیمی را هم مدیریت می‌ کند.

دقیقن در همان روز یعنی ۲۳ اُم خرداد ماه سال ۱۳۸۰ ف. خ. (فرار خورشیدی)،  این توافق نامه به تایید شواری شهر لواسان هم رسید، تا همه چیز قانونی باشد. با این موافقت نامه که هیچ مشکل قانونی هم نداشت، ارزش این زمین چند برابر شد و غلام حسین مطهری اصل را تبدیل به مالک بزرگ ترین شهرک ویلایی لواسان کرد.

غلام حسین مطهری اصل و نرتوله اش نوید
غلام حسین مطهری‌ اصل، پیشینه ای دراز در گرفتن مجوز دارد، از جمله زمین‎ های "باغ اندرزگو" در فرمانیه ی تهران، که تبدیل به برج  های مرکز خرید "سانا" شدند. نام کارخانه ی پتروشیمی مطهری‌ اصل، برگرفته از نام نرتوله ی او نوید است، که تصاویر زندگی مجللش در سایه ی ثروت پدر ایران خوارش، در شبکه های اجتماعی شگفتی مردم را برمی انگیزد.

از صفحه ی اینستاگرام نوید مطهری اصل
این قطعه زمین که اساسن خارج از محدوده ی شهری بود، با موافقت مسئولان مزد بگیر شهری، تبدیل به یکی از متجمل ترین شهرک‌ های پاییتخت رژیم شده است. پس از انعقاد این تفاهم نامه و افشاگری رسانه ها، سازمان بازرسی به این پرونده ورود کرد. شورای شهر لواسان منحل شد و شهردار هم از کار برکنار شد و جلوی تفکیک زمین‌ ها هم گرفته شد. کار به دادگاه کشید و در نهایت دادگاه هم در راستای مردم فریبی های معمول جمهوری اسلامی، برغیر قانونی بودن این اقدام حکم داد؛ اما در نهایت، قطعه بندی‌ های این زمین ۱۲ هکتاری انجام شد. مجوز‌های ساخت، یکی پس از دیگری صادر شدند، پروانه‌ های مورد نیاز گرفته و قصرها و کاخ ها یکی پس از دیگری از دل زمینی که تا چند سال پیش بخشی از کوه‌ های شمالی لواسان بود، سر برآوردند. قصرهایی با گستره های بسیاری از آنها بالای دوهزار متر و ویژگی های منحصر به فرد بالکن های استخردار و درختکاری شده با منظره‌ ی سد لتیان.

از ماست که بر ماست

تنها در یک نمونه، قطعه ی متعلق به "علی انصاری" از مدیران "بانک آینده" و سرمایه داران دخیل در "ایران مال" و بازار مبل و همراه ایران، که ۲۸۵۰ متر مربع اضافه بنای غیر قانونی و ۱۳۸۰ متر مربع دیوارکشی غیر قانونی داشته اند، "کمیسیون ماده ی صد رژیم هم البته که ضرورت تخریب را تشخیص نداد و با گرفتن باژ سبیل زیر نام جریمه ی ناقابل سه ملیارد تومانی، ماله کشی عدل اسلامی را آغاز کرد.

باستی هیلز البته فرق قابل توجهی با مشابه آمریکایی خود نیز دارد، زیرا ورود مردم پاپتی و انقلاب زده ی ایران، یعنی شهروندان کون مغز کنونی، به کل منطقه "اکیدن ممنوع" است و نه تنها حق ورود، که حق دیدن و آلبالو چیدن هم ندارند !!

امکان ورود به این شهرک اشرافان جمهوری مستضعفین اسلامی، تنها برای ساکنان ابرثروتمند ومهمان‌ های ویژه ی آنان میسر است. لواسان شهری در نزدیکی تهران، "ام القرای جهان اسلام" است و باستی هیلز لواسان جایی قرار گرفته که تنها سرکردگان رژیم و توله ژن های خوبشان یا همان شهروندان درجه یک، اجازه ی ورود به آن را دارند.


"میلاد گودرزی" خبرنگار حکومتی جمهوری اسلامی، برای ماله کشی و رفع رجوع و اینکه رژیم گفته باشد با دزدی و اختلاس و ثروت اندوزی مخالف است، گزارشی از تپه ی بی شرمان ساخته است. این گزارش مصلحتی، گوشه‌ ای از زد و بندهای سرکردگان رژیم و مدیران شهریش را نشان می دهد تا بلکه رژیم از راه این ترفند رسانه ای، خود را تطهیر کرده باشد.

بازبرد: استکهلمیان

۱۳۹۷ بهمن ۱۱, پنجشنبه

بازی با کیک زرد و ماندگاری نفوذ و چیرگی روسیه بر مستعمرات

جامعه ی بی طبقه ی توحیدی که لقلقه ی زبان مارکسیست تروریست های مجاهدین خلق
بود، هم اکنون به شکل اقتصاد طبقاتی مال خر اسلامی سوسیالیستی نوسازی شده است
با فریب اظهار رسمی برچیده شدن مستعمره ها از سوی قدرت های امپریالیستی، ساده لوحان در سطح جهان به این یقین رسیدند که دوران استعمار و بهره کشی به پایان رسیده است. این دروغ جهانی، آغازی برای بازی های فریب آمیز پسین بود.

جمهوری اسلامی یک مستعمره ی اعلام نشده ی روسیه ای است که با پوست اندازی روسیه ی شوروی از سوسیالیسم آشکار به میراث سوسیالیسم پنهان و شعار دادن های دروغینی از سنخ "نه شرقی نه غربی" و "استقلال و آزادی"، خمیر مایه ی حماقت را در تنور دل های ساده لوحان کاشت تا پس از آن همه شور و گرمای انقلابی و جنگی و سرکوب و شکنجه و کشتار، به عنوان یکی از دولت های دست نشانده ی روسیه و اقمار نوسوسیالیستی رخ عیان کند.

اینک در ونزوئلا که دیکتاتوری مادام العمر چپ های سوسیالیست هتا با دگرش رییسان جمهور هم پایان نمی یابد، موج ملیونی تظاهرات مردم این کشور علیه خفقان و اقتصاد ویران شده ی ورشکسته، خواهان سرنگونی دست چین شدگان استعمار روسیه است.


جمهوری اسلامی که برای دهه ها، در همکاری مستقیم با ارباب خود روسیه، ملیاردها دلار را هزینه ی ایجاد و صدور تروریسم و بازسازی و سرمایه گزاری های اسلامی سوسیالیستی در کشورهای زیر نفوذ روسیه کرده است، هتا بیشتر از روسیه از سرنگونی آل چاوز آسیب خواهد دید. کشوری که مردمش با ساختن سید از پول، درآمد کسب می کنند، کشوری است که اقتصاد در آن به معنای واقعی کلمه، اقتصاد خر است.

ستمگری آشکار آنجا به نهایت عرض اندام می کند که مردم ستمدیده ی ایران که بر روی نفت و گاز خوابیده اند، شاهد تولید بمب و موشک های ملیارد دلاری و نیز به یغما رفتن سرمایه های زیرزمینی و هتا تولیدات صنعتی کشورشان در ونزوئلا و دیگر کشورها همچون عراق و سوریه باشند تا با ادامه ی بی تفاوتی خود نسبت به چپاول سرمایه هایشان، آز جنگ طلبانه ی سرکردگان جمهوری اسلامی را برآورده ساخته باشند. نمونه هایی از بازسازی شهرک ها در لبنان و غزه ی تروریست تا فروش پراید و سمند چند ده ملیونی به یک دهم بها در آن کشورها !!

ساخت شهرک های هزاران ساختمانی در ونزوئلا از یکسو و تصمیم ولایت فقیه برای به آتش کشیدن برجامی که از سوی آمریکا پاره شده است، در راستای همان رویکرد اسراییل ستیزی ایی انجام می گیرد که رویه ی مشترک سوسیالیسم جهانی و جهان کزایی عربی اسلامی است.

خمینی حرامزاده: گوشت یخ زده حرام است
آنچه که برای ایرانیان در این میان بیش از اندازه درخور توجه است، تداوم ویرانگر این رویکردهاست که بیان می کند تا روزگاری که مردم علیه جمهوری اسلامی و تباهی و فساد و دزدی و اختلاس به پا نخیزند و رژیم را به فاضلاب تاریخ نریزند، این دزدی ها و چپاول ها همچنان ادامه خواهد داشت و هر روز بدتر از دیروز نیز خواهد بود. مردم ایران با ترفند تجمل گرایی که فریبی از سوی رژیم است، به جان یکدیگر افتاده اند و حاضرند برای آنکه تکه لاشه ای را بر سر سفره ی شان بگزارند، ساعت ها از وقت عمر بیهوده ی شان را در صف های دراز سپری کنند تا ثابت کرده باشند که ایرانی هتا در اوج فقر و گرسنگی هم، همچنان یک لاشه خوار قهار باقی می ماند و اگر زورش به چلوکباب و کله پاچه ی متعفن بدبو نمی رسد، اما زورش به گوشت های یخ زده می رسد.

هنگامی که رییس جمهور میهن پرست و دانای آمریکا "دانلد ترامپ"، دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی این کشور را به ریشخند گرفته و آنها را کودن، ناکارآمد و ساده لوح خطاب می کند، دقیقن بدین معنیست که جمهوری اسلامی با آگاهی از همین ساده لوحی سیا و دیگر نهادهای اطلاعاتی امنیتی آمریکا بوده است که توانسته بازی برجام را علم نماید و ضمن گرفتن ۱۵۰ ملیارد دلار پول از آمریکا، اکنون یک بیلاخ به آمریکا و همه ی جهان نشان دهد و با وقاحت بیان کند که ماجرای بتن ریزی قلب نیروگاه اتمی تهران، یک فریب و دروغ بیشتر نبوده است.

دانلد ترامپ رییس جمهور فرهیخته ی آمریکا، به درستی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی
این کشور را ساده لوح و ناشی خواند
در این بازار مکاره، آنچه که روسیه را تنها برنده ی همه ی بازی ها معرفی می کند، حضور دراز مدت و شاید همیشگی این کشور در دریای مدیترانه و سیاه و در سوریه خواهد بود.

کیک های زرد رژیم به قیمت جان و مال ایرانیان، قرار است چرخ بمب اتمی رژیم را به جنبشی دیگر درآورند تا همچنان جمهوری اسلامی در ژرفای دویست متری و در دل کوه، به پژوهش های صلح آمیز هسته ای خود ادامه دهد !!

۱۳۹۷ مهر ۲۸, شنبه

آب جاکش استخر

شما خودتان هم می توانید یک آب جاکش استخر یا اگر راحت ترید، یک آبکش باشید !! آبکشی استخر یا جاکشی آب استخر، شغل پر طرفدار و بی جیره مواجبی است که هر کسی توانایی و استعداد پنهانی در آن کار دارد و برای بالقوه کردنش، نیاز به کی استخر سوراخ دارد.


مشکلات کشور و جهان، به قدری مصنوعی و به قدری پیچیده است که هزاران عقل کل و سیاست مدار و اقتصاددان را روی هم بگزاری، باز هم از پس حل کردنشان برنمی آیند. این حلالان مشکل، بیشتر شبیه به نقاشان و ماله کشان رنگی می مانند تا تعمیرکار. از اینرو شاید قلندری را بتوان یافت که دست به کار شود و آستین همت بالا بزند و به جای رنگ بازی، آبکشی را پیشه کند.

استخرهای بی شماری در سراسر جهان وجود دارند که با مشکل عمده ای همچون از دست دادن آب روبرو هستند. این استخرها معمولن از یک مشکل عمده رنج می برند و آن، سوراخ بودن آنهاست که آب انباشته شده اندک اندک از آن درز در رفته و به هدر می رود. این اتلاف منابع آبی، کفر بسیار از اسخترداران جهان را درآورده است !!

تاکنون هر یک از اسخردارانی که با این مشکل دست به گریبان بوده اند، تنها کاری که از دستشان برآمده این بوده است که یا خود به تعمیر استخر دست بزنند یا بدهند آب جاکشی آن را دست مالی کند.


نخستین گروه از نخبگان آب جاکش، هنگامی که برای رفع این مشکل به یک استخر بیمار فراخوانده می شدند، با درایتی مخصوصی که داشته اند، نخستین کاری که کرده اند این بوده که به جای خالی کردن آب استخر و انجام واقعی کارشان یعنی آبکشی جای آب یا همان استخر، چند منبع آب را در آن استخر خالی کرده اند تا سطح آب مورد توفع و مورد نظر صاحب استخر، بالا بیاید. اینگونه، مزدی می گرفتند و استخر را از خشکسالی نجات می دادند !!

این رویه تا به امروز هم ادامه دارد...

پس از این مرحله، آب استخر به دلیل مشکل اصلیش، باز هم از دست می رود. از اینرو، آب جاکشی که برای نخستین بار با یک استخر رو به زوال طرف می شود، بالای سر استخر می نشیند و خوب با دقت نگاه می کند که تا چه مدت زمان معینی آب استخر به همان میزان آبی می رسد که هنگام کار تعمیر استخر وجود داشته است. از اینرو، مسلن اگر کاهش آب سه روز به درازا می کشد تا به سطح معین پیشین برسد، دیگر مظنه دست اوستا می آید که هر سه روز یک بار باید آن فلان مقدار منبع آب را در استخر خالی کند !!


این مشکل تا به امروز همینگونه حل شده است...

از اینرو، یک کسب و کاری به وجود آمده است که چرخ صنعت و کار را می گرداند. یعنی مصرف و درخواست و گردش مالی، همگی دست در دست هم داده اند تا عنصر انسان هوشمند، عاطل و باطل نماند و بنواند رزق وعده داده شده از سوی خدای موهومش را با تلاش و کوشش خود به دست آورد !!

در همه ی این سالیان دراز، هیچ کس نتوانست راه دیگری را بیازماید. نه صاحبان استخر به فکر دیگری برای تعمیرات افتادند و نه آب جاکشان خواستند راه دیگری را پیشنهاد دهند، تا اینکه روزگاری یکی انگل بی مقدار در سطح شهر سر و کله اش پیدا شد و داد و هوار زد که این بساط مسخره چیست که راه انداخته اید !!

با نگاه نخست، بسیاری خیال کردند که یک حلال مشکل منجی از راه رسیده است !!



آن شیاد اما دست روی دست نگزاشت و علت وجود این کسب و کار حرام و بی خود را، اختلاف طبقاتی ارزیابی کرد. اختلافی طبقاتی که برای هزاران سال انسانیت را درنوردیده بود و هیچ کس شعورش نرسیده بود که باید با آن چه کند !! اما جناب غاکس که نخبه ای بود، راه نجات انسان ها از این مشکل بزرگ را در آن دید که بگوید اسلن ماهیت وجودی استخر، یعنی تبعیض؛ و این استخرداران اگر ثروتشان از پارو بالا نمی رفت و حق دیگران را پایمال نکرده بودند، نمی توانستند در استخر خوش به حالشان شود و آب به تن بزنند و صاف کنند، در حالی که بسیارند کسانی که به سختی روزانه یک وعده غذا می خورند.

با این گفتمان آزادی بخش، پیروان صدها ملیونی غارکس در سراسر جهان، متوجه نگون بختی خود و از آن مهم تر، متوجه چاره ی مشکلاتشان شدند و همه ی استخرها را ویران کردند. غارکس می گفت همه باید به یک اندازه از مواهب موجود بهره مند باشند. پس استخرها از حالت خصوصی به حالت همگانی درآمد، اما هنوز به وجود آب جاکشان نیاز بود، زیرا رویه ی پر کردن استخرها و تعمیرات آنها که نخستین بهانه برای بروز فاجعه ی غارکس بود، همچنان به قوت خود باقی بود !!


در همه ی جهان، غارکس الگویی را آورده بود که اتوبوس و مترو را به خودروی شخصی برتری می داد. همه ی رخت ها به یک اندازه و یک رنگ و با شماری یکسان، میان همه پخش می شد.

این الگو آنقدر سعادتمندانه پیش رفته است که هنوز کشورهایی هستند که دقیقن به همین سبک و الگو اداره می شوند !!

اما هیچ کس نتوانست باز هم به این مشکل پی ببرد که علت بی آبی استخرها، نه کمبود آب، که وجود سوراخ در آنها بوده است و البته آب جاکشان هم نمی خواستند به این مشکل بپردازند، زیرا همانگونه که می دانید، چرخ صنعت و دانشگاه و تولید و اقتصاد و سیاست های دیگر استوار بر آن، از لحاظ ژولوپولتیک و انتروپولوتیک، بدان عرضه و تقاضای مسخره وابسته بود.

اینجا بود که خشم خدای موهوم، دامان همه را یک باره گرفت. چاه ها خشک شدند و رودخانه ها کم آب گشتند. دریاها آبشان را به شورتر کردند و یخچال ها یخشان را بیشتر و تا توانستند آب را بر انسان ها تحریم کردند !!


پس از گزاری سخت از خشکسالی و نبردهای مصنوعی غارکسیان و امه پری لیس ها، یک دلقک دیگر سر و کله اش از ناکجاآباد پیدا شد و داد و هوار برآورد که راه حل همه ی مشکلات را یافته است. اما از آنجا که مردم پیشتر با همین ترفند نخ نمای چوپان دروغگو، گزیده شده بودند، به او نیز اعتماد نکردند و ترس خود از ریسمان سیاه و سپید را بر قوت خود باقی گزاشتند.

با توجه به اینکه مدیران نحومی بگیری در اداره های عمام زمانی رژیم، حقوق های صدها ملیون تومانی با پاداش های ملیاردی دریافت می کنند و در برابر آن، هزاران کارگر و کارمند نحیف و لاغر وجود دارند که صدتا صدتایشان، نیمی از حقوق یکی از همان مدیران را هم دریافت نمی کنند؛ و از آنجا که ملیاردها دلار از درآمد ماهانه ی نفت و گاز کشور، پولش به جیب استخرداران عمده و میرآب های چاه آب دار می رود و رودخانه های همگانی که مسلن جزو ثروت ملی هستند، آبشان را مفت مفت به صنایع پتروشیمی خصوصی می بخشند که نه کنتور می اندازد و نه قبضی برایش صادر می شود...

و از آنجا که می شد به جای پرداخت صدها ملیون پول به یک غلاده مدیر یا دادن ملیاردها تومان وام به انگل های اقتصادی، به همه ی مردم ماهیانه پولی معین و کافی داد و می شد برای این کار، بهانه تراشی افزایش تورم درنیاورد - چرا که دقیقن بدون این  روش و بر خلاف آن، تورم چند صد درصدی کنونی به وجود آمده است -، هم مردم می شد دست مردم را به همه جایشان رساند و هم از سفله پروری ها جلوگیری کرد.


اما از آنجا که چنین نشده است و نه مردم به این دلقک گوش کردند و نه استخرداران و آب جاکشان خواستند او را ببینند، چند اختلاسگر نجومی و ملیارد دلاری دزد از آستین آغا درآمده اند و ثروت های بی کرانی را به جیب خصوصی خود و صاحبان صنایع جنگ و مبارزات کزایی انقلابی و مکتبی، سرریز کرده اند.

ایرانی بدبخت شاید داستان بدبختی خود را خوب بداند، اما همیشه نیازمند قصه پردازی و شعرسرایی است تا بر بدبختی خود و لاشه مردگان هزار ساله ی عرب بموید و زار بزند و از موهومی به نام خداوند، طلب بخشش و کمک کند.  

۱۳۹۷ مهر ۲۴, سه‌شنبه

"آرش منظم" معاون پاسدار "قالیباف" دستگیر شد

پس از فرار پاسدار "محمد باقر قالیباف" یکی از سرکردگان بلند پایه ی امنیتی و نظامی رژیم به آلمان، "آرش منظم" معاون وی دستگیر شده است.


پسر پاسدار قالیباف که با ملیاردها تومان پول اختلاس شده از سوی پدرش، در ملبورن استرالیا چند املاک شامل خانه و زمین و همچنین یک یکان تجاری در بهترین و گران قیمت ترین نقطه ی این شهر به مبلغ ۸۰۰ ملیون دلار خریده است، یکی از انگل زاده هایی است که پس از "محمود رضا خاوری" فرنشین بانک ملی رژیم، گوی دزدی و اختلاس را در ایران اهورایی الله زده از بقیه ی دزدان و کلاشان رژیم دزدیده است.

پاسدار قالیباف هم اکنون در هامبورگ به سر می برد.

این پاسدار تا بن استخوان فاسد، برای سال ها با فروش غیر قانونی تراکم به افراد گزینش شده و خاص به عنوان شهردار تهرات، توانسته بود ملیاردها تومان ثروت دزدی و بادآورده به دست آورد که اکنون پس از سال ها خفه کردن داده ها و سانسور و اطلاع رسانی نکردن های سازمان یافته نسبت به تخلفات همیشگی و بسیار بزرگ وی و زیر دستانش، وی نیز توانسته است از کشور فرار کند.

خیک گهی "آرش منظم" معاون پاسدار "قالیباف" بازداشت شد
محمد باقر قالیباف، از مهره های اصلی رژیم و یکی از هموندان "مصلحت رژیم" نیز بود.

"الیاس قالیباف" پسر وی نیز، یکی از سرکردگان رژیم در مافیای پول شویی و قاپاق ارز به شمار می رود. "محمدعلی نجفی" شهردار رژیم در تهران، در گزارشی به مزدوران جمهوری اسلامی در شورای شهر، محمد باقر قالیباف شهردار پیشین را متهم کرد که برای تامین هزینه‌ های کارزار انتخابات ریاست جمهوری خود، از منابع مالی این نهاد سواستفاده کرده است. نجفی در نشست به دست دادن گزارش کارکرد صد روزه‌ اش، گفت که شهرداری تهران با یکی از شرکت‌ های وابسته به نیروی سرکوبگر انتظامی، دو قرارداد صوری به مبلغ یک ملیارد و ۴۳۰ ملیون تومان امضا کرده است !!

از دیگر سو، مزدور ماله کش رژیم "صادق عن کلام" نیز، نوک پیکان مخالفت ها علیه رژیم را با تبرئه ی شورای شهری که پاسدار قالیباف را به سمت شهرداری پاییتخت منصوب کرده بود، به سوی قالیباف گرفت و شورای فاسد شهر را بی گناه دانست.



فساد نهادینه در جمهوری اسلامی، اکنون در مراحلی قرار گرفته است که رسوایی ها هر چه بیشتر در حال افشا شدن می باشند. اختلافات غیر قابل حل سرکردگان رژیم بر سر قدرت آینده ی پسا مرگ "خامنه ای" دیکتاتور رژیم و مسئله ی به قدرت رسیدن کدام جناح در رهبری رژیم، عامل اصلی بگم بگم های افشای افتضاحاتی است که سرکردگان رژیم، چهل سال بدان اشتغال داشته اند.

هزاران ملیارد تومان از دارایی مردم از سوی پاسدار قالیباف و عوامل و زیردستانش به یغما رفته است و شکایت گسترده ی مردم از وی، عامل فرار وی از ایران بوده است.

۱۳۹۷ مهر ۱۷, سه‌شنبه

کاتولیک ها در روزگار "فرانکو" دیکتاتور فاشیست اسپانیا، صدها هزار کودک را از می دزدیدند

پزشک کاتولیک هشتاد و پنج ساله ای که سال ها پیش به دلیل بچه دزدی در زمان حکومت دیکتاتوری "ژنرال فرانکو" در اسپانیا، از سوی دادگاهی در این کشور گناهکار شناخته شده بود، به دلیل مشمول زمان شدن پرونده و گزشت مهلت قانونی رسیدگی به اتهامات، از محکومیت گریخت !!


با این حال، دادگاه مامور رسیدگی به پرنده ی اتهامات "ادواردو ولا" متخصص پیشین زنان و زایمان در مادرید، با صدور حکمی اعلام کرد که همه ی جرایم نسبت داده شده به این پزشک متخصص و بچه دزد را مورد تایید قرار می دهد، اما شکایات مطرح شده بر ضد وی، در زمانی فراتر از مهلت قانونی طرح شده و طبیعتن قابل رسیدگی نمی باشد. این درحالیست که دادستانی همگانی مادرید، پیشتر برای وی درخواست یازده سال مجازات زندان کرده بود.

این حکم می تواند هزاران نوزاد جدا شده از مادرانشان را که در روزگار حکومت دیکتاتوری ژنرال فرانکو زیر سرپرستی دیگر خانواده ها قرار گرفته اند، تحت تاثر قرار دهد.


ادواردو ولا متخصص زایمان در درمانگاه "سن رامون" شهر مادرید، که به عنوان یکی از عاملان اصلی قاچاق کودکان در دوران حکومت دیکتاتوری اسپانیا شناخته شده است، پیشتر از سوی "اینس مادریگال" یک کارمند زن ۴۹ ساله ی شرکت راه آهن این کشور، به دزدی و قاچاق انسان متهم شده بود. خانم مادریگال مدعی شده است که پزشک ولا، ژون سال ۱۹۶۹، به هنگام زایش او را دزدیده و با جعل شناسنامه و هم دستی یک کشیش یسوعی، او را به سرپرستی "اینس پرز" یک زن نازای متقاضی کودک دزدیده شده قرار داده است.

به اعتراف دادگاه مادرید، پزشک ولا در هنگام وقوع جرم، با دست نوشته ای تایید کرده که خانم پرز دختری را زاده است، امری که در واقع هرگز روی نداده بود !! دادگاه مادریدی رسیدگی کننده به این پرونده، اکنون می گوید شکایت خانم مادریگال در سال ۲۰۱۲ تسلیم مراجع دادگستری شده و با توجه به گزشت بیش از ده سال از زمان تشکیل پرونده، امکان صدور حکم محکومیت برای متهم وجود ندارد.

دادگاه رسیدگی به این پرونده، روز بیست و ششم ژون آغاز به کار کرد، اما یک روز پس از آن، به دلیل بستری شدن ادواردو ولا در بخش مراقبت های ویژه، دومین روز دادگاه به آغازه های ماه سپتامبر موکول شده بود. این پزشک متهم، هنگام بازرسی ها اعتراف کرده بود که در هنگام زایش اینس مادریگال حضور داشته و بدون نیاز به بررسی دوباره، پرونده ی مربوط به این زایمان را امضا کرده است، در حالی که متهم در زمان رسیدگی به پرونده، در دادگاه این اظهارات را به کلی منکر شد و امضای خود را پس گرفت.


رسوایی دزدیدن نوزادان در زمان حکومت دیکتاتوری اسپانیا، به شکلی همگانی با هم دستی کلسیای کاتولیک انجام شده است. نوزادان بی درنگ پس از زایش، بدون هیچ گونه سند و مدرکی مرده اعلام و از پدر و مادرشان جدا می شدند تا در اختیار خانواده های نازا و نزدیک به رژیم سرکوبگر "ملی‌ گرای کاتولیک" حاکم قرار گیرند.

این پدیده در درازنای دوران سرکوب پس از سال های جنگ داخلی در اسپانیا (۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹)، در این کشور رواج گسترده ای پیدا کرد. هدف نخستین و انگیزه ی نهایی این طرح فاشیستی و ضد انسانی حکومت دیکتاتوری فرانکو، محروم کردن مخالفان رژیم از زاد و ولد و جلوگیری از انتقال "ژن مارکسیسم" از سوی آنها به فرزندانشان بوده است !!

این شکل از قاچاق کودکان، از سال ۱۹۵۰ رواج یافت. کودکان زاده شده از افراد ازدواج نکرده، خانواده های پر جمعیت و فقیر، بیشترین قربانیان این جرم تبهکاران مسیحی هستند.

۱۳۹۷ مهر ۱۱, چهارشنبه

دزدی های قانونی سرکردگان رژیم چرا دارد افشا می شود

تلوزیون آخوندی که نه راستگو و راستکردار، که دروغگو و دروغ زنی است که "ضد خبر" تولید می کند و در واقع صدای و سیمای رژیم، بخشی دیداری و شنیداری و دروغ پراکنی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی می باشد، این روزها دم از شرافت و انسانیت و حق طلبی، ایران دوستی و مردم گرایی می زند !!


پس از ۴۰ سال چپاول گری و یکه تازی بر عرصه ی قصب شده ی اقتصادی کشور، در حالی که هنوز و پس از ۴۰ سال، سرکردگان رژیم از بیت دیکتاتور رژیم گرفته تا نهاد کزایی ریاست جمهوری و انگل موریانه های تویله نشین مجلس ولایت، همگی در کاخ و برج و بارو زندگی می کنند و تا توانسته اند، زمین ها و خانه ها و باغ های مردم را بالا کشیده، قصب و مصادره کرده و بر آنها به گزاف چنگ انقلابی انداخته اند، اما به تازگی مد شده که همین بی شرف ها دم از حقوق مردم و به فکر درد و گرفتاری مردم بودن بزنند !!

یادشان رفته زمین خواری های عمامان جمعه را. یادشان رفته ویرانی خانه هایی که آنها را به حکم زور قانون شهرداری، "غیر مجاز" می خواندند و ویران می کردند.

یادشان رفته صدها هزار بی خانمان و ملیون ها اجاره نشینی را از همان آغاز که لاشخوری به نام "خمینی حرامزاده" وعده ی آب و برق و خانه ی رایگان بهشان می داد را. یادشان رفته که همه ی این بدبختی هایی که بر سر مردم رنجور ستم کشیده ی ما تحمیل کرده اند، کار خود ایشان است. اما ما یادمان نرفته و نمی رود. ما نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم. ما انتقام خواهیم گرفت و کشورمان را پس خواهیم گرفت و ریشه ی شمایان را در سرزمینمان خواهیم سوزاند.

جمهوری انیران اسلامی، حاضر است به مفت خوارگان خوش نشینش ده ها ملیون تومان حقوق یافمت بدهد، اما کارگر بیچاره ای که اجاره نشینی می کند و بدهکار همه جاست، باید حقوقش را چند ماه به چند ماه دریافت نکند و بخش بزرگی از حقوق بگیران نیز، نه تنها صد در صد حقوق ناچیز خود را دریافت نمی کنند و همیشه در صف مطالباتشان به خط می شوند، که بانک های رژیم سرمایه های مردم را دزدیده و دست اندرکارانش را یکی پس از دیگری از کشور گریخته و پول ها به جیب رژیم می روند و سر مردم بی کلاه !!

این، حکومت عدل اسلامی است.


جمهوری اسلامی آن قدر بدهکار است که نمی توان امیدی به بهبود اوضاع اقتصادی کشور داشت. مردم ما در تنگنایی گرفتار آمده اند که دستاورد بی تفاوتی خودشان نسبت به رفتاری ضد مردمی رژیم می باشد و تا هنگامی که مردم به بیداری فراگیر ملی نرسند که باید و باید این رژیم را از بنیان و اساس براندازی کرد، گرهی از مشکلات مردم باز نخواهد شد.

امروز، صدا و سیمای رژیم دم از دادگری می زند !! اکنون که سرگردگان رژیم که همه ی عمرشان را در خانه های مصادره ای دیگران زیسته اند و با پول و ثروت مردم، کاخ نشین شده اند، و اکنون که دیگر همگی به سنین بالا رسیده و نزدیک است ریق رحمت الهی را سر بکشند، فیل انسان نمایان به اصطلاح حق طلب یاد هندوستان کرده و با افشاگری از این و آن خرده دزد و مهره ریزه های انگل، می خواهند صورتک مردم گرایی و حق طلبی بر چهره ی زشت و اهریمنیشان بزنند.

نگزارید مردم بار دیگر شما را فریب دهند، اینها دزدانی هستند که با چراغ آمده اند !!

۱۳۹۷ شهریور ۲, جمعه

امام جمعه رشت به دلیل فساد مالی از سوی علی خامنه‌ای برکنار شد


امام جمعه رشت پس از جنجال پروژه اقتصادی «آدینه» از سوی علی خامنه‌ای برکنار شد. آیت الله زین‌العابدین قربانی، نماینده ولی فقیه در استان گیلان و امام جمعه رشت، مسئول مجتمع آدینه است. پیش فروش واحد‌های این مجتمع از سال ۸۸ شروع شد و قرار بوده سال ۹۴ تحویل داده شود. اما ساخت این مجتمع تمام نشد و مهرماه پارسال، خریداران معترض در رشت تجمع کردند. قربانی گفته بود یک وجب از مجتمع آدینه هم مال او نیست و تمام آن زیر نظر مقام معظم رهبری است.

با بالاگرفتن اعتراضات به فسادهای مالی زین‌العابدین قربانی امام‌جمعه رشت و نماینده رهبری در استان گیلان، آیت‌الله خامنه‌ای با برکناری قربانی «رسول فلاحتی گیلانی» را به‌ عنوان امام ‌جمعه جدید رشت و نماینده ولی‌‌فقیه در استان گیلان منصوب کرد.


به‌گزارش «آمدنیوز»؛ فلاحتی ۵۵ ساله، اهل صومعه سرا است و تنها سابقه اجرایی او به مدیریت حوزه علمیه گیلان محدود می‌شود.

رسانه‌های داخلی درباره امام جمعه جدید رشت نوشته‌اند که او شاگرد کسانی چون بهجت(خارج فقه)،تبریزی(خارج فقه)، فاضل لنکرانی(خارج فقه)، مکارم شیرازی(خارج اصول)، سبحانی(رجال)، جوادی آملی(اسفار)، حسن‌زاده‌ آملی(اسفار)،صلواتی(مکاسب)، اعتمادی(رسائل)، انصاری شیرازی(منظومه، فلسفه)، دوزدوزانی(کفایه یک) و ستوده(کفایه دو) بوده است.

امام جمعه رشت؛ به انتقادات مالباختگان هشدار داد، همه زیر نظر خامنه‌اى است:

(سال گذشته انتشار فیلمی از سخنان زین‌العابدین قربانی درباره فعالیت های اقتصادی ستاد نماز جمعه رشت خبرساز شده بود. وی گفته بود که «برای دفتر و ارباب جمعی باید ماهیانه ۱۵۰ میلیون تومان هزینه کنم. بر همین مبنا ما مجتمع آدینه را ساختیم. یک وجب از این مجتمع متعلق به ما نیست. همه این‌ها زیر نظر مقام معظم رهبری است».)


یک منبع مطلع به خبرنگار «آمدنیوز» گفت: « باوجودی‌که عنوان می‌شود قربانی به دلیل کهولت سن و بیماری خود از سمت امامت جمعه رشت کناره‌گیری کرده اما کسانی در دفتر قربانی معتقدند محمدجواد حاج‌علی‌اکبری رئیس جدید شورای سیاست‌گذاری امامان جمعه کشور برای استعفا به او فشار آورده است.»

ابن منبع گفته است: «با بالاگرفتن اعتراضات مردم رشت به فساد مالی نماینده پیشین آیت‌الله خامنه‌ای در استان گیلان، رئیس جدید شورای سیاست‌گذاری امامان جمعه با دستور مستقیم از بیت آیت‌الله خامنه‌ای قربانی را مجبور به نوشتن استعفا از سمت امامت جمعه رشت کرده است.»

گفتنی‌ست نقش قربانی در ساخت مجتمع آدینه در رشت از ابتدا حرف وحدیث‌های فراوانی به همراه داشت، از تصرف پیاده رو و ساخت این عمارت ۱۱۳ متری در حریم رودخانه تا قطع درختان ارزشمند در محدوده ی این عمارت و نپرداختن عوارض بعد از ساخت بنا به شهرداری رشت.

مجتمع تجاری آدینه که ساخت آن در دوره شورای سوم شهر رشت آغاز شد، همواره با تخلفات متعددی همراه بود. اوج این تخلفات زمانی صورت گرفت که شورای سوم رشت به دلیل اختلاس منحل، اعضاء شورا و شهردار وقتِ رشت راهی زندان شدند. در این دوران آیت‌الله زین‌العابدین قربانی امام جمعه رشت و نماینده ولی فقیه در گیلان بیشترین تخلفات ساخت این بنا را انجام داد و شورای چهارم نیز نتوانست جلوی او را بگیرد.


چندی‌پیش یکی از اعضاء چهارمین دوره شورای شهر رشت که نخواست نامش فاش شود به خبرنگار «آمدنیوز» گفت: «آیت الله قربانی از سال ۹۱ تا کنون بالغ بر ۳۰ میلیارد تومان بابت تخلفات ساختمانی مجتمع آدینه به شهردار و کمیسیون ماده ۱۰۰ بدهکار است»

به گفته‌ی این عضو شورای شهر رشت، شهرداری چندین بار از راه‌های مختلف سعی کرد تا مطالبات خود را بگیرد، اما «آیت الله قربانی» گفت هزینه تخلفات ساختمانی که باید به شهرداری می‌دادم را برای ساختِ «حوزه امیرالمونین» رشت خرج کرده ام! و تلویحاً تهدید کرد که اگر زیاد پیگیری کنید، از تریبون نماز جمعه شهر انتقاداتی که به شما دارم را بیان خواهم کرد!»

به باور بسیاری از تحلیل‌گران برکناری قربانی از سمت‌اش دو نتیجه مثبت برای حاکمیت به‌بار می‌آورد:آرام‌شدن فضای عمومی و پایین کشیده شدن فتیله اعتراضات عمومی در استان گیلان و مهم‌تر از همه بسته‌شدن پرونده رسیدگی به فساد اقتصادی یکی از منصوبان رهبری که تلویحا مدعی است بصیرتش از همه مردم ایران بیشتر بوده و اساسا با این میزان از بصیرت او مصون از اشتباه‌است به‌همین دلیل نیز در فضای رسمی طوری القا می‌شود که اولا او اشتباه نمی‌کند درثانی رهبری مخالف فساد است و پس این فسادها ربطی به حتی منصوبان او ندارد.

۱۳۹۷ مرداد ۲۰, شنبه

۹ ملیارد چندر غاز

این دیگر اختلاس نیست، دزدی هم نیست، سرفن یک اشتباه ساده ی محاسباتی است که از سوی دوباره ضد انقلاب خراج نشین مطرح شده و اینگونه عنوان می کند که ۹ ملیارد دلار چندر غاز، ناپدید شده است.


ناپیدا شدن ۹ ملیارد دلار پول خورد که از جیب یکی از عمامان نمایش جمعه ی رژیم گم شده است، بی شک می تواند سر از سازمان تروریستی سپاه یا زیر مجموعه های بانکیش درآورده باشد و همین الان که حسنک و جهانگیری و وزیران قشری دولتش مشغول آوازه خوانی روباه وارانه برای کلاغ پنیر دزد هستند، آن چندرز غاز مرزهای عادت رژیم برای پول بری و کون ملت خندیدن را طی کرده است.

شاید این چندر غاز را نه به شکل نقدینگی که به شکل طلا یا سکه جابجا کرده باشند. شاید اگر بزند و خدای موهومشان بار دیگر بخواهد که خوراک تکراری رسانه ای برای رژیم درست کند، دیدید یک رفتگر بسیار مهربان و به غایت فداکاری که هتا نان شب هم ندارد بخورد، آنچنان سرشار از ایمان و درستکاری است که آن ۹ ملیارد چندر غاز را در گوشه ای از خیابان می یابد و تحویل صاحبش می دهد و یکی از سرکردگان بانکدار رژیم آن را تحویل می گیرد و نه ملت.

شاید هم کار نفوذی ها و ایادی شرق و غرب است که به تازگی ترانه ی ۴۰ سال را منتشر کرده اند. زیرا رژیم مدعی شده که "امید دانا" اپوزوسیون است !!


از اینها که بگزریم، رد پای استکبار ستیزان مصدقی نیز در این ناپیدایی دلارهای آمریکایی به چشم می خورد، زیرا  ۹ ملیارد سوت شده، بخشی از ۱۱ چندر غازی بوده است که ملت فهیم مستضعف زده ی ایران، برای ساخت در و پیکر طلا و نقره جمع کرده بودند و قصد داشتند برای شرت هزرط صادق در سامرا و هزرط رقیه در کرب و بلا، به ترتیب در طلا و شرت طلا بخرند. مصدق اما این ادعا را در توییتی از جهنم رد کرده است !!

بخش دیگری که می تواند به نابودی  ۹ ملیارد دلار انجامیده باشد، دقت اندک در محاسبات ساده ی ضرب و تقسیم میان حاصل جمع منافع ملی و هزینه های تحمیلی رژیم بر مردم در جنگ های منطقه ای است. چرا که پول حکم خونی را دارد که اگر به رپ و پیکر دستگاه جنگی رژیم تزریق نشود، این بیمار موشک خورده از اسراییل و تحریم شده از سوی آمریکا، حال بدش عود می کند و ممکن است به اغما برود.

در این فرمول، حاصل ضرب اعتراضات و سکوت خامنه ای و روحانی در برابر این فساد، برابر است با فشار تساعدی بر روان مردمی که خیلی وقت است چوب خط تحمل دزدی های رژیم، برایشان پر شده است و این انفجار در حدی است که کاری از دست دلقک دانا و بیشعور نادانش هم برنمی آید و آبی است که سیل وارد می آید و همه چیز را با خود می برد. اما روزنه ی امید از خاور عرعربستان می تابد، جنگی محتمل !!

۱۳۹۷ مرداد ۱۰, چهارشنبه

افشا نکنید...

"خجسته" نماینده ی پیشین رژیم در تویله ی شورای اسلامی از همدان:

"نام ۳۱ مفسد بزرگ اقتصادی را به سران سه قوه دادم، اما در عین نا باوری گفتند این نام ها را افشا نکنید" !!

بوخودا فتوشاپ نیس !!
در این ویدیوی افشاگری که از شبکه ی سوم تلوزیون رژیم پخش شد، بیان شد که ۲۰% صادرات کشور در دست بخش خصوصی است و این ۸۰% بخش دولتی است که صادرات عمده ی کشور را همچنان در دست دارد و پول هنگفتی که صرف خرید ۷۵ تن طلا در قالب سکه شده است، سرفن می تواند از راه پرداختی بانک های دولتی و خود صادر کنندگان دولتی انجام گرفته باشد !!

به دیگر سخن، خود رژیم عامل به قهقرا رفتن وضعیت اقتصادی و بالا رفتن نرخ ارز و طلا شده است و اینجا روشن می شود که چرا سرکردگان حکومتی در هر سه قوه، از افشا شدن نام دزدان و شیادان و کلاهبرداران که بر خود برچسب "مفسد بزرگ اقتصادی" را بدک می کشند، تفره رفته و از انتشار نام آنها خودداری کرده اند.


از آنجا که از سه سرکرده ی سه قوه، دو غلاده ی آنها از برادران حرامزاده ی "لاریجانی" می باشند و از آنجا که خانواده ی آدمخوار و ایرانخوار لاریجانی ها، بخش عمده ای از سیاست های کلان سیاسی و اقتصادی رژیم را از دیرباز در قبضه ی انحصار طلبانه ی خود گرفته اند و با توجه به ریخت و قیافه ی آنان که تبار آریایی آنان را به زیر پرسش می برد، باید نخستین مسئله ای که بدان اندیشید، مسئله ی خیانت نژادی و ملی و نژاد پرستی ضد ایرانی را علیه این خوک زادگان بررسی کرد.

پولی که بازار سکه را به هم ریخته است، البته که پول مردم عادی و فقر زده و سرکوب شده ی ایران نیست؛ اگر ۱۸۵ هزار ملیارد تومان را بخش بر شمار خانوارهای ایرانی کنیم، سهم هر خانواده ی ایرانی ۱۰ ملیون تومان خواهد بود که لازمه ی اجرایی بودن "ادعای خرید سکه از سوی مردم"، اینست که همه ی ایرانیان تنها به این کار اقدام کرده باشند !!

بدینسان، تاکنون و در عرض دو ماه گزشته، دولت ولایت فقیه تنها ۱۵ ملیارد دلار را به ارز اختصاص داده و از سوی بانک های خصوصی و دولتی رژیم صرف خرید ۷۵ تن طلا شده است. اقدامی که به زیان اقتصاد ملی و شهروندان و به سود منابع مال اندوز رژیم و سرکردگانش از جمله خاندان نجس لاریجانی ها تمام شده است.

پولی که در بخش ساختمان و مسکن در گردش است نیز، ۸۱ هزار و ۷۶۰ ملیارد تومان است !!


رانت بدینگونه بوده است که پیش از نوروز، یکی از آغازادگان رژیم، مبلغ ۵۰ ملیارد تومان از بانک وام می گیرد و آن را صرف خرید طلا کرده و در اردی بهشت ماه طلاها را به فروش می رساند و در این مدت چند ماه اندک، وی ۲۰ ملیارد تومان سود می کند !! 

رژیم همچنان روی سکوت و صبر مردم علیه ستم ها و جفاکاری ها و دزدی هایش حساب می کند و ناخاله ها سوپاپ اطمینان خود را به تلوزیون فرستاده تا زهر خیزش خشمگین مردم و انجام انقلاب ضد حکومتی را تا می تواند بگیرد؛ غافل از اینکه کار از این کارها گزشته و انتقام تاریخی ملت ایران از آخوند و اسلام در راهست. به امید آنکه نوروز آینده در ایران باشم...

۱۳۹۷ تیر ۲۸, پنجشنبه

ردپای ملیاردی مهران مدیری و احسان علیخانی در فساد مالی بنیاد اختلاسگر عمام هشتم

"مهران مدیری" و "احسان علیخانی" دو مجری و برنامه‌ ساز انحصاری و رانتی تلوزیون رژیم، تنها از بنیاد مالی و اعتباری "ثامن‌ الحجج"، ملیاردها تومان به عنوان هدیه یا وام پول گرفته‌ اند !! این بنیاد مالی که از سوی داماد و دختر عمام جمعه ی "سبزوار" بنیاد شده، هم‌ اکنون ملیاردها تومان به سپرده‌ گزاران بخت‌ برگشته بدهکار است.


بنیاد اختلاسگر مالی ثامن‌ الحجج، در دو نوبت در سال‌ های ۹۱ و ۹۲، نخست ۱۸۰ و سپس ۴۰۰ ملیون‌ تومان به حساب مهران مدیری مجری واریز می‌ کند و عنوانی که روبروی این ارقام در توضیح دلیل واریز پول ذکر شده، "هدیه" عنوان شده است، اما رقم هدیه‌ ای که مهران مدیری به‌ عنوان هدیه دریافت کرده، در برابر تسهیلات دریافتی او از ثامن‌ الحجج تقریبن ناچیز است. او از این بنیاد اختلاسگر مالی، یک وام دو ملیارد‌ و ۹۰۰ ملیون‌ تومانی دریافت کرده است. ثامن‌ الحجج همچنین سه ملیارد تومان به حساب احسان علیخانی، دیگر مجری رانتی و انحصاری تلوزیون رژیم و با عنوان "هزینه ی تبلیغات" واریز کرده است.

مهران مدیری و احسان علیخانی سال‌ هاست که به شکلی انحصاری و رانتی و در قالب یک مافیای همیشگی در سازمان صدا و سیمای رژیم که بخشی از وزارت اطلاعات رژیم می باشد، برنامه‌ های تلوزیونی خود به مردم درس اخلاق، درستکاری و شفافیت می‌ دهند.

۱۳۹۷ تیر ۲۵, دوشنبه

مدیر عامل چپاولگر بنیاد مالی و اعتباری ثامن الحجج متواری شد


بنیاد مالی و اعتباری "ثامن الحجج" از سوی پاسدار "ابوالفضل میرعلی" داماد عمام جمعه ی "سبزوار"، در سال ۱۳۸۰ بنیان گزاشته شد و از سال ۱۳۸۶ فعالیت خود را گسترش داد. این بنیاد مالی، پروانه ی بانک مرکزی را نداشت و سرانجام به دلیل ناتوانی این بنیاد در بازپرداخت سپرده‌ ها و ورشکستگی در سال ۱۳۹۵، دادستانی رژیم در تهران از تصمیم بانک مرکزی و وزارت تعاون برای انحلال این بنیاد اعتباری خبر داد و اعلام شد که بر اساس ماده ی ۵۵ قانون تعاون، هیئت تسویه، امور مالی این تعاونی اعتباری را بر عهده خواهد گرفت.

از آغازه های پاییز ۱۳۹۴ و به دنبال ناتوانی مالی این بنیاد برای بازگرداندن سپرده‌ های مردمی، مشکلات این بنیاد آشکار شد.  موارد گوناگون از پرداخت نکردن مبلغ درخواستی از سوی سپرده گزاران مشاهده شد که سپرده گزاران موفق به دریافت پول نقد از بنیاد نمی‌شوند و این بنگاه، سقفی به میزان ۵ یا ۱۰ ملیون تومان برای پرداخت به سپرده گزار اعلام می‌ کند.

همچنین بر اساس تصمیم بانک مرکزی، عاملیت بازپرداخت طلب سپرده گزاران تعاونی اعتباری کزایی ثامن الحجج، بر عهده ی بانک "پارسیان" گزاشته شد. در مرحله ی نخست، سپرده‌ های سه‌ ملیونی، پنج‌ ملیونی و ۱۰ ملیون‌ تومانی به صاحبان آنها پرداخت خواهد شد. در مراحل پسین، با دریافت فهرست‌ هایی که بانک مرکزی به بانک پارسیان ابلاغ خواهد کرد، به ترتیب مانده ی سپرده‌ ها نیز پرداخت خواهند شد.

همچنین دادستان رژیم در تهران از تصمیم مشترک بانک مرکزی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مبنی بر انحلال تعاونی اعتباری ثامن خبر داد و اعلام شد بر اساس ماده ی ۵۵ قانون تعاون، هیئت تسویه، امور مالی این تعاونی اعتباری را بر عهده خواهد گرفت. همچنین دادستان رژیم در تهران اعلام کرد که با آغاز فروش اموال از سوی بانک مرکزی، باقی مانده ی پول های سپرده گزاران بازپرداخت خواهد شد.

۱۳۹۷ تیر ۲۱, پنجشنبه

آمریکا سیاه ی "دارایی های دزدی سرکردگان رژیم" را افشا کرد


انتشار سیاهه ی ڪامل سرکردگان ولایت فقیه در برون مرز از سوی وزارت خزانه داری آمریڪا


به تازگی وزیر امور خارجه ی آمریکا اعلام کرده است که پول های ضبط شده ی توله های سرکردگان رژیم، به عبارت زیر می باشد:

۱- غلامحسین الهام : ۵۶ میلیون دلار
۲- س .ح . پناهی : ۱۷ میلیون دلار
۳- مسعود ڪاظمی : ۸۴ میلیون دلار
۴- علی هاشمی بهرامیان : ۴۴ میلیون دلار
۵- محمد محمدی : ۴۰ میلیون دلار

۶- مهدی احمدی‌نژاد : ۱۲۱ میلیون دلار
۷- نازیه خامنه‌ای : ۲۹۳ میلیون دلار
۸- مجتبی خامنه‌ای : ۴.۵ میلیارد دلار
۹- صادق محصولی : ۴۶ میلیون دلار
۱۰- حسین معادی‌خواه : ۸۳ میلیون دلار

۱۱- عیسی ڪلانتری : ۷ میلیون دلار
۱۲- حسین طائب : ۱۸۰ میلیون دلار
۱۳- مسعود حجاریان : ۱۰۶ میلیون دلار
۱۴- سردار احمد وحیدی : ۲۱۹ میلیون دلار
۱۵- عباس ڪدخدائی : ۱۵ میلیون دلار

۱۶- مجتبی مصباح یزدی : ۴۶۳ میلیون دلار
۱۷- علی مصباح یزدی : ۳۴۷ میلیون دلار
۱۸- حسین فیروزآبادی : ۵۰۵ میلیون دلار
۱۹-پرویز فاتح : ۴۷ میلیون دلار
۲۰- حسین شاجونی : ۱۲۷ میلیون دلار

۲۱- حیب الله عسگراولادی: ۱ میلیارد دلار
۲۲- حسین جنتی : ۱ میلیارد دلار
۲۳ - سڪینه خامنه‌ای : ۱۴.۱۳۷ میلیارد دلار
۲۴- اسفندیار رحیم مشایی : ۷۹ میلیون دلار
۲۵- ح. محمدی آقائی: ۱۲۳ میلیون دلار

۲۶- علی اڪبر ولایتی : ۴۶۶ میلیون دلار
۲۷- محمدحسینی ریشهری:۴۵۳ میلیون دلار
۲۸- محسن هاشمی بهرمانی: ۹۱ میلیون دلار
۲۹- محسن هاشمی ثمره : ۱۷ میلیون دلار
۳۰- علی لاریجانی : ۴۰۰ میلیون دلار

۳۱- عباس آخوندی : ۵۲۰ میلیون دلار
۳۲- محسن رفیق دوست : ۲۶۶ میلیون دلار
۳۳- حمید حسینی : ۱۳۰ میلیون دلار
۳۴- محمد حسینی: ۴۳ میلیون دلار
۳۵- محمود حسینی : ۱۶ میلیون دلار

۳۶- مجتبی هاشمی ثمره : ۲۲۸ میلیون دلار
۳۷- ڪامران دانشجو : ۱۰۸ میلیون دلار
۳۸- احمد رضا رادان : ۲۸۶ میلیون دلار
۳۹- یدالله جوانی : ۵۰ میلیون دلار
۴۰- غلامرضا فیاض: ۴۷ میلیون دلار

۴۱- رضا فیاض : ۴۷ میلیون دلار
۴۲- علی مباشری : ۷۳ میلیون دلار
۴۳- محمد نقدی : ۲۳۲ میلیون دلار
۴۴- فرهاد دانشجو : ۹ میلیون دلار
۴۵- خسرو دانشجو : ۱۸ میلیون دلار

۴۶- حمیدی حسینی : ۳۳ میلیون دلار
۴۷- محمدباقر خرازی: ۲۴۸ میلیون دلار
۴۸- مهدی هاشمی ثمره : ۵۰ میلیون دلار
۴۹- حمید رسائی : ۱۴۲ میلیون دلار
۵۰- حسین موسوی اردبیلی : ۱۶۳ میلیون دلار

۵۱- علی مبشری : ۳۳ میلیون دلار
۵۲- حسین شریعتمداری : ۳۷۹ میلیون دلار
۵۳- حسین شاهمرادی : ۱۲۷ میلیون دلار
۵۴- ڪامران دانشجو : ۶۷ میلیون دلار
۵۵- داوود احمدی‌نژاد : ۱۲۵ میلیون دلار

۵۶- عبدالله عراقی : ۳۲۰ میلیون دلار
۵۷- بهاءالدین ‌هاشمی‌: ۱۲۵ میلیون دلار
۵۸- محیاالدین فاضل : ۹۷ میلیون دلار
۵۹- احمد جنتی : ۱.۷ میلیارد دلار
۶۰- علی جنتی : ۳۰۵ میلیون دلار

۶۱- مرتضی رفیق‌دوست: ۲۲۱ میلیون دلار
۶۲- م.ح پارسا : ۵۵ میلیون دلار
۶۳- فاطمه عسگراولادی: ۵۹ میلیون دلار
۶۴- علی‌اڪبر محتشمی : ۴۶۰ میلیون دلار
۶۵- یاسر بهمانی هاشمی : ۵۶ میلیون دلار
۶۶- غلامعلی حداد عادل: ۵۸ میلیون دلار

۱۳۹۷ خرداد ۲۸, دوشنبه

سرکرده ی پیشین ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، ۲۷ سال است که یک ویلای ۱۰ هزار متر مربعی را در لواسان مصادره کرده است

یک گروه دانشجویی حکومتی وابسته به فرقه ی "اصولگرا" در نامه‌ ای به دادستان رژیم در بیدادگاه انقلاب تهران، خواستار باز پس‌ گیری یک ویلای مصادره‌ ای "۱۰ هزار متری" از تروریست مزدور "حسن فیروز آبادی" معروف به "گروهبان گارسیا" سرکرده ی پیشین ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی شد و اعلام کرد که دیکتاتور رژیم "دستور تخلیه ی این ویلا را صادر کرده است".


گروه "جنبش به اصطلاح عدالت خواه دانشجویی"، روز یک شنبه ۲۷ خرداد ماه، در نامه‌ ای به دادستان رژیم در تهران اعلام کرد که از سال ۷۲، یکی از ویلاهای مصادره‌ ای در شهر لواسان به مساحت ۱۰ هزار متر مربع، "به‌ طور رایگان" در اختیار حسن فیروز آبادی قرار گرفته است.

به گفته ی این گروه دانشجویی، فیروز آبادی بر خلاف تذکرات و پیگیری‌ های فراوان، حاضر به تخلیه ی ویلای یاد شده نیست. بر اساس این نامه که در تارنمای این گروه دانشجویی منتشر شده است، مالکیت این ویلا در اختیار "ستاد اجرایی فرمان کزایی عمام" از نهادهای اختلاسگر، بانکدار و چپاولگر وابسته به دیکتاتور رژیم است. جنبش به اصطلاح عدالت خواه دانشجویی، در نامه ی خود اعلام کرده که دیکتاتور جمهوری اسلامی نیز دو بار دستور تخلیه ی این ویلا را داده و اقدامات حقوقی و حکم تخلیه نیز، از محاکم دست نشانده ی قضایی گرفته شده، اما نیروی سرکوبگر انتظامی به‌ عنوان ضابط قضایی، تاکنون اقدام به اجرای این حکم و تخلیه ی ملک نام برده نکرده است.

این گروه دانشجویی تهدید کرده که در صورت ادامه ی تعلل دستگاه‌ های مربوطه درباره ی تخلیه ی این ویلا، حق اقدامات انقلابی را برای اجبار فرد نامبرده به تخلیه ی ویلای لواسان، برای خود محفوظ می‌ داند. در صورتی که روایت جنبش به اصطلاح عدالت خواه دانشجویی از دستور دفتر دیکتاتور رژیم برای تخلیه ی این ویلا راست بوده باشد، مشخص نیست که فیروز آبادی چگونه توانسته است از اجرای این دستور خودداری کند !!


برخی از کاربران فضای مجازی نوشته‌ اند که ویلای یاد شده متعلق به والا گوهر "اشرف پهلوی" خواهر اعلا حضرت شاهنشاه محمد رضا پهلوی بوده و پس از شورش ۵۷ مصادره شده است. پس از شورش الله پرستان مرتجع و چپ های خائن در بهمن ۵۷، افزون بر ساختمان‌ های متعلق به بستگان شاهنشاه و مقامات حکومت شاهنشاهی مشروطه، بسیاری از ساختمان‌ ها و اموال مربوط به بهاییان و یهودیان نیز اشغال و مصادره شدند و مالکیت آنها در اختیار بنیادهای وابسته به دیکتاتورهای جمهوری اسلامی قرار گرفت. مالکیت برخی از این ساختمان‌ ها به سرکردگان جمهوری اسلامی واگزار شد و برخی از آنها برای استفاده به صورت رایگان در اختیار آنها قرار گرفت.

حسن فیروز آبادی از سال ۶۸ تا سال ۹۵، به مدت ۲۷ سال سرکردگی ستاد کل نیروهای مسلح رژیم را بر عهده داشت. دیکتاتور ولایت فقیه، روز ۸ اُم تیر ۹۵، سرتشتک محمد حسین باقری را به عنوان سرکرده ی تازه ی ستاد کل نیروهای مسلح رژیم منصوب کرد.

در مورد دلایل دگرش سرکرده ی ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، گر چه برخی از سرکردگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جمله "اسماعیل کوثری" به وضعیت جسمانی و بیماری فیروز آبادی اشاره کردند، اما تارنمای تابناک وابسته به "محسن رضایی"، از این دگرگونی با عنوان "برکناری" یاد کرد و در لفافه آن را با مواضع مثبت فیروز آبادی درباره ی موضوعاتی همچون برجام مرتبط دانست.

فیروز آبادی در سیاهه ی تحریم‌ های حقوق بشری اتحادیه ی اروپا قرار دارد که پس از سرکوب معترضان به نتایج انتخابات ریاست‌ جمهوری سال ۸۸ وضع شد و از آن سال تاکنون تمدید شده است.