۱۳۹۶ دی ۲۶, سه‌شنبه

سخنان مشترک زنده یاد شاهپور بختیار و شاهزاده رضا پهلوی پس از ۴۰ سال: جمهوری یا پادشاهی فرقی نمی کند

اکنون که ۴۰ سال از عمر رژیم منحوس ولایت فقیه می گزرد، هستند کسانی که گمان می کنند اکنون تجربه ی داشتن یک "جمهوری" در ایران را داشته ایم؛ این درست نیست، ما هرگز به معنای واقعی کلمه، یک حکومت "جمهوری دمکراتیک و سکولار" را در ایران تجربه نکرده ایم، بلکه آنچه که کمر ملت ایران را خمیده کرد، یک دیکتاتوری اسلامی با نشان ولایت مطلقه ی فقیه است.


به تازگی که شاهزاده رضا پهلوی در گفتگوی خود با شبکه ی فاکس نیوز، بدین مورد برای چندمین بار و این بار به صراحت و آشکارا اشاره کرده است که "از همان آغاز هم پادشاه شدن برای وی اولویت نداشته است" و تنها ماموریت ایشان در زندگی، "رساندن مردم به پای صندوق های انتخابات آزاد" می باشد، و با توجه به اینکه ایشان در اظهارات خود در همین گفتگو، اعلام کرد که "اگر مردم آماده ی یک جمهوری باشند، چه بهتر، این عالیست"، بد نیست گزری کنیم به گزشته و آنچه که زنده یاد شاهپور بختیار در چند دهه ی پیش عنوان کرده است.

اکنون به جاست که به ذکر این نکته نیز پرداخته شود، که شاهزاده رضا پهلوی به عنوان میراث دار پادشاهی مشروطه، خود شخصن خویش را با عنوان "رضا پهلوی" معرفی می کند و بیان شاخص "شاهزاده" به ایشان، از سر ارج به خاندان ایران ساز پهلوی و شخص ایشان و توجه مثبت قرار دادن این جایگاه برای ایشان است؛ ایشان پیشتر هم بر این نکته تمرکز کرده بود و در گفتگوی اخیر دوباره به آن نیز اشاره کرد که: "من هرگز گرفتار و شیفته ی نقش شخصی خودم یا مقصدم نبوده ام".

بنا بر دیدگاه شاهزاده ی عزیز میهن، آنچه که مهم است درون مایه ی حکومت آزاد و مردم سالار ایران آینده است و نه الزامن شکل و ساختار حکومت. ایشان به درستی به این نکته اشاره کرد که آنچه که یک حکومت را حکومتی مردمی و مقتدر می سازد، ساز و کار و قوانین و درون مایه ی دمکراتیک، سکولار و میهن پرستانه ی آن حکومت است؛ حال اگر مردم به شکل و ساختار پادشاهی رای دادند، حکومت شاهنشاهی مشروطه خواهد بود و اگر شکل و ساختار جمهوری را پسندیدند، جمهوری.


زنده یاد شاهپور بختیار که به دلیل پایبندی به ارزش های انقلاب بزرگ مشروطه و قانون اساسی کشور، تا پای جان بر سر عهد و خویشکاری خود ماند و در برابر دیو حمهوری اسلامی و شخص خمینی خونخوار ایستادگی کرد، و در این میان از جبهه ی ملی اخراج و تک تک یاران قدیمیش از جمله داریوش فروهر و مهندس بازرگان و...، نه تنها به او پشت کرده، بلکه به او خیانت کردند و به سوی عمام دجالشان رفتند، هر روز که می گزرد بیشتر از پیش از خورشید روی رفتار و کردار این ابرمرد بزرگ تاریخ سیاسی ایران، بر ما هویدا می شود.

ایشان نیز به عنوان نخست وزیر قانونی کشور، نخست خواستار برپایی و استقرار حکومت قانون بر کشور بودند که اگر این شرایط انجام شده بود، هر آنچه که خواست و اراده ی ملی بود، به منحصه ی ظهور می رسید. از دید ایشان هم، ساختار و شکل حکومت بر درون مایه و ساز و کار و قوانین حکومت، برتری نداشت.



متن کامل گفتگوی شاهزاده با فاکس نیوز را از اینجا و ترجمه ی آن را از اینجا بخوانید.



همین جستار در کیهان سوئد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر