بسم الله الرحمن الرحیم
هشدار:
اعلام خطر برای قتل عام معترضان به رژیم
چندی است که موجودی به نام "سید محمد حسینی" از مزدوران رژیم که سابقه ی فعالیت در یکی از امنیتی ترین بخشهای حکومت یعنی صدا و سیمای جمهوری اسلامی را بر عهده داشته، مشغول پیشبرد بازی تکراری و نخ نمای "طرح هخا" در رسانه های خودساخته ی خود موسوم به "اپوزوسیون ری استارت" و "پستونیوز" می باشد.
این طرح که بیش از دو دهه است علیه اعتراضات سازمان یافته ی مردمی و نسل وارانه ی علیه رژیم به اجرا درآمده، عبارت است از مخالف نمایی یک مزدور رژیم در تظاهر به براندازی رژیم که نقش اپوزوسیون را بازی می کند و در این راستا، افرادی را به خود جلب می نماید تا بدین واسطه و با دادن دستورات غلط و راهبردهایی با افق محتوم به شکست، مخالفان واقعی حکومت را به دام نهادهای امنیتی و سایبری رژیم بیندازد.
طرح هخای ۱ که در سال ۱۳۸۳، آغازگرش مزدوری از وزارت بدنام اطلاعات رژیم به نام اهورا پیروز خالقی یزدی با نام اصلی فتح الله خالقی یزدی و معروف به هخا بود نیز، درست به مانند سید محمد حسینی، مجری کنونی طرح هخای ۳، یک شومن ایرانی مقیم آمریکا در تلوزیون ماهواره ای رنگارنگ بود، که وعده ی سرخرمن داده بود تا در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۸۳، با ۵۰ فروند هواپیما به تهران آمده و رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون کند! البته که آن دلقک خلف وعده کرد، همانگونه که این سید دلقک هم خلف وعده خواهد کرد.
تروریست قاتل وزارت بدنام اطلاعات به نام "اکبر خوشکوشک"، بعدها در کلاب هاوس اعتراف کرد که وی با اهورا پیروز خالقی در ارتباط بوده و مبالغی را به وی پرداخت نموده است. سید محمد حسینی در درازنای نزدیک به یک دهه فعالیت خود در طرح هخای ۳، هرگز منابع مالی خود را اعلام نکرده و هتا در مورد شغل خود شفاف سازی ننموده است. با توجه به اینکه اف بی آی پیشتر به او به دلیل ترور شیمیایی "منصور اسانلو" مظنون شده بود که منجر به دستگیری وی در فرودگاه هنگام خروج از آمریکا و سپس بازجویی از وی شده، اما روند آزادی او به سرعت پیش رفت.. جالب است که در همه ی مدت اپوزوسیون نمایی سید محمد حسینی، نه تنها هتا یک رسانه ی تلوزیونی یا اینترنتی هم حاضر به مصاحبه با او نشده است، بلکه برادر وی سید مرتضی حسینی، مجری باسابقه و کنونی تلوزیون رژیم، همچنان در ویترین وزارت بدنام اطلاعات یعنی صدا و سیما، مشغول به فعالیت است!
هم اکنون، این مزدور قصد دارد تا واپسین پرده های نقش خود را بازی کند و مردم معترض به حکومت را به خیابانها بکشاند تا رژیم بتواند با دستگیری و قلع و قمع و کشتار معترضان خود، بنا بر گفته ی خمینی آدمخوار که گفته بود: "بریزید خونها را، زندگی ما دوام پیدا می کند"، به استقرار حاکمیت مستبدانه و تحمیلی خود قوام و دوام بخشد؛ برنامه ای که پیشتر نیز از سوی مزدور لنگ دراز دیگری، "آریاسب باوند" موسوم به "آریا اسبه"، زیر نام "شوراهای استانی" انجام می گرفت، که دقیقن به همین سبک و سیاق نخ نما پیاده می شد و علیرغم افشاگری های گسترده ی من علیه آن، آن طرح با موفقیت نسبی به کار خود پایان داد، در حالی که هزاران نفر دستگیر و شکنجه و زندانی شدند.
مطالب مربوط به طرح دوم هخا، آریا اسبه، که خود افشاگر آنان بوده ام را می توانید با جستجوی نام من، "داریوش افشار" و نیز جستجوی عبارت "افشاگری"، در تلگرام، بلاگ اسپات و ف. بوک، دریافت نمایید.
همانگونه که مزدور رژیم آریاسب باوند با جمع آوری شماره تلفن های مخالفان و تحویل به وزارت بدنام اطلاعات، ، رد آنها را زده و با مستند سازی علیه ایشان، خانواده های بسیاری را سرکوب و از سیر طبیعی زندگی سرنوشت خود منحرف کرد، مزدور طرح سوم هخا یعنی سید محمد حسینی، به تازگی از مخالفان رژیم که در زیر سلطه ی اپوزوسیون پلاستیکی ری استارت جمع شده اند، خواسته است تا شخصن در خیابانهای اشغالی ایران حضور یافته، دوربین گوشی خود را فعال کرده و از مردم عادی بپرسند که آیا ایرانی هستند یا پارسی! این تله ی وزارت بدنام اطلاعات، شناسایی مستقیم مخالفان رژیم در جوانترین قشر ایرانی، یعنی نسل های دهه های هشتاد و نود را هدف قرار داده است که در بی خبری محض ایشان نسبت به دسیسه ی تکراری رژیم در طرح های هخای یک و دو، پیروز خالقی و آریا اسبه، به سر می برند.
هشیار باشید که طرح هخا، برنامه ای برای درو کردن نرم مخالفان رژیم در داخل کشور است که هر بار برای نسلی تازه فعال می شود و هر بار هم با موفقیت نسبی به پیش رفته و موج بزرگی از جوانان ناراضی و سرکوب شده ی ایرانی را به کام دژخیم دیو صفت جمهوری اسلامی کشانده و نابود کرده است.
از متشابهات دیگر طرح هخای ۲ و ۳، این است که همیشه اپوزوسیون جعلی مدعی براندازی رژیم، خود را آلوده به امری ضد ملی با عواقب شدید تهدید علیه امنیت ملی کشور می کند تا از این راهکار، کسانی که جذب آنها می شوند را به همین جرم سنگین، در معرض زندانهای دراز مدت قرار دهد. از آنجا که آریاسب باوند در هخای ۲ خود را سرکرده ی شاخه ی نظامی شورای ملی ایران معرفی می کرد که قصدش یورش سرزمینی به خاک ایران از راه اقلیم خودسر کردستان عراق و با پشتیبانی مشتی تجزیه طلب ضد کرد بود، سید محمد حسینی در هخای ۳، خود را در قاموس پست و وطن فروش یک اسراییل پرست بی شرف معرفی می کند که به مانند الدنگ شاه پخلوی سوم، دیوس دوم، سیروس دست چندم، رضا پهلوی، از جنایات رژیم کودککش اسراییل علیه مردم غزه و ایران استقبال کرده و پیرامون آن، بارها اعلام نموده که: "مرد که مرد، سگ مرد!".
هشیار باشید که همراهی با تروریستها و تجزیه طلبان و رژیمها و کشورهای دژخیم ضد ایران، هرگز بخشودنی نیست و مراقب باشید که برای بار سوم در این تله ی گشاد و تکراری رژیم نیفتید.
از یاد خداوند غافل نشویم، علیه ظالمان بایستیم و با جنایتکاران و خائنان به کشور، در هر طرف و به هر شکل، همسویی نکنیم.
پاینده ایران، زنده با آزادی
داریوش افشار
یکم اکتبر ۲۰۲۵، سوئد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر