۱۳۹۷ مرداد ۳۱, چهارشنبه

من همیشه می گفتم این قرآن یک چیزیش می شه ها !!

قرآن سه جلده، دو جلده دیگشو عمام زمان برمی داره میاره !!

سرانجام آخوندها برای مردم لو دادند که این قرآن کزایی که در دستانشان به عنوان موهن "وحی منزل"گرفته اند و با نشخوار روزانه و شبانه ی آن، برای ۱۴۰۰ سال است مال و منال درآورده اند، اگر جعلی نباشد و ناسخ و منسوخ سوراخش نکرده باشد، اما یک سیمچه کتابی است که دو سومش را شیطان بریده و ابتر به دست بشریت افتاده.


باقی مانده اش که افزون بر این ۶۰۰۰ بیت کنونی، شامل ۱۱۰۰۰ قصیده ی دیگر می شود را جزو قرآن نانوشته ی ناناطق گم و گور شده تلقی می کنند که شیخ الشیوخشان حاج "مستراح ابن خلا" ملقب به "شیخ مجلس"، در "مرآة البقا" در زیر توضیحی بر "مرآة الکتاب" آورده است که آن دو سوم مفقودی را عمام موهوم زمان هنگامی که خودش از غیبت درمی آید، زیر چلش می زند و همراه می آورد.

وانگهی، اگر این هم دروغی دیگر از دستگاه دین فروشی آخوندی باشد که هست، تصورش اوج خریت پنداری توده از سوی این قماش بچه باز مفت خواره را بسیار به اوج می رساند که از پیش خود راهی راه باز گزاشته که تازی نامه را تا به هنگام ظهور هزرط الکزا، از روی حدیث و باد معده های مکتوبی حکومت اسلامی کند که قرآنش اصل نیست و توجیه ابیات قرآنی تنها و تنها از روی این نوشته های باد معده ای است که مصدر الامور می شود. یعنی اگر قرآن گفته بکن، در حدیث برای آن کردن شرایط آورده و تبصره ها بر روی آن بسته و سر آخر آن را تبدیل به چیزی غیر از خود آیات الکزا می کند و هر بار هم یک توضیح و توجیه و راه دررویی دارد !!

بیخود نیست که الله پرستان واقعی عرب و ترک که سنی و سلفیند، اینان را رافضی می خوانند.

اکنون کدام عمام زمان ؟! مردم مومن بیچاره از ادیان گوناگون، اکنون با چند منجی متفاوت روبرویند و هر یک برای خود مسیح و سوشیانت و مهدی و مشیایی چیزی در چنته دارند که قرار است دستگاه دین فروشی خودشان برایشان روزی آشکارش کند. در آخر هم اینها دور هم جمع نمی شوند، مگر آن مسیح ها و مهدی های کزایی پیشین که آمدند و نمونه ی آخرش هم همین "عبد الخلا" و "شیخ ازمل" و "باب البناب" بودند، توانستند خاکی بر سر همه یکجا بکنند که بتوان امید داشت سوشیانت های آینده بتوانند همان خاک را بر سر همه ی بشریت بکنند ؟!


نخیر، این دغل داستان های دروغ و از فشار ماتحت برخاسته را امتی نمی تواند برای عافیت و بهروزیش مستفاد کند و حقه اینست که بدین عندلیبی بخور و ببر و تو سر خود زدن، تا قیام قیامت ادامه داشته باشد تا چرخ صنعت جنگ و گردش روزگار به کام مال و منال دار همچنان بچرخد و انگل زاده ها بتوانند فخرشان را به حقارت زدگان تنگدست همیشه آرزو به دل بفروشند. اینست حکومت ناب محمدی که خودشان ادعا کردند و این هم آخر و عاقبتش. بس که کودن هستید و بس که خرید، همین مقدار از واقعیت مسلم جلوی چشمتان را هم نمی فهمید. گویی چشمی بر شما زده باشند که هویج را آرمه کنید و به خرحمالی مشغول باشید.


از این بساط، اگر قرار بود چیز خوبی عاید انسانیت شود، در این چند هزار سال شده بود. وقت کوفت بازی و کون خوری از دین و ملا و خدای معلوم الحال مجهول الهویه اش گزشته است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر