مصدق السلطنه ی قجری که از فرزندان شوم دودمان خائن و ایران فروش قاجار بود، در اسناد تاریخ راستین و خونبار میهنمان، خائن و مردم فریبی بزرگ است که نوکری استبداد انگل ستان کردن و همکاری با نیروهای اشغالگر بریتانیا در سرکوب مردم مبارز و میهن پرست کشورمان، در کارنامه ی ننگین اوست.
دکتر محمد مصدق دله السلطنه |
محمد مصدق در مورد اين همكاری در نطق معروف خود در مجلس چاردهم چنين گفته بود:
"بنده مامورين خوب از انگل ستان ديده ام. من مامورين بسيار شريف و وتن دوست از انگل ستان ديده ام. من مذاكراتی در شيراز و در تهران با اينها دارم. یک روز ماژور (سرگرد) هوور قنسول انگل ايس آمد و به من گفت: «ما حكم داده ايم تنگستانی ها را تنبيه بكنند». من حالم به هم خورد. گفت: «شما چرا حالتان به هم خورد ؟» گفتم: «چون اين صحبتی كه كرديد نه در نفع شماست نه در نفع ماست». گفت: «توضيح بدهيد». گفتم: «شما پليس جنوب را مامور تنبيه تنگستان بكنيد، بر منفوريت آنها افزوده می شود. تنگستانی ها اگر شرارت می كنند، من تصديق می كنم اگر بعضی از آنها راهزنی دارند، من تصديق دارم. اگر آنها را پليس جنوب تنبيه كند، آنها جزو شهدا و وتن پرست ها می شوند و من راضی نيستم، ولی اگر من كه والی (استاندار یا فرماندار ؟) هستم آنها را تنبيه كنم، به وظيفه ی خود عمل كرده ام و كار صحيحی كرده ام». گفت: «توضيحات شما مرا قانع كرد، شما كار خودتان را بكنيد، من از شما تشكر می كنم». بعد از چند روز من تنگستان را امن كردم و ماژور هوور آمد از من تشكر كرد..."
|
"سفارت انگليس ـ ۴ نوامبر ۱۹۲۰ مطابق با ۲۲ صفر ۱۳۳۹. فدايت شوم، پس از استعلام از صحت مزاج و تقديم ارادت زحمت می دهد كه از قرار تلگرافی كه قنسول انگل ايس مقيم شيراز مخابره كرده اند، آقای مصدق السلطنه از سقوط كابينه ی قبلی و تشكيل كابينه ی جديد، قدری مضطربند كه مبادا اين كابينه در موقع لازمه، همراهی و مساعدت مقتضی از ايشان ننمايد و گويا خيال استعفا دارند. از قرار راپورت هایی كه از قنسول انگل ايس در شيراز می رسد، حكومت معظم له در شيراز خيلی رضايت بخش بوده، اگر حضرت اشرف صلاح بدانند، بد نيست كه دوستانه تلگرافی به معزی اليه مخابره فرموده، خواهش كنيد كه به حكومت خود باقي بوده و از اين خيال منصرف شوند. ايام شوكت مستدام. مستر نرمان".
(منبع پیش ـ ر۲۴ و پس از آن)
نخستین تماس مصدق با انگل ايسی ها، پناه بردن او به خانه ی "ميرزا يحا سرخوش"، منشی رایزنی انگل ها در جريان استبداد کوچک بود.
|
چند روز پس از آن، ناگهان چند خانوده ی با نفوذ شيراز كه وجه اشتراک همگی آنها، انگل ایسی موآب بودنشان بود، هوادار انتصاب مصدق السلطنه به سمت والی گری فارس می شوند و هتا حاضر به پرداخت وجوهی برای مخارج والی گری او می شوند و به اين ترتيب، اوضاع به گونه ای می شود كه حكومت مركزی كه نياز به یارانه و خزانه داشت، با استانداری مصدق السلطنه به شدت موافق می شود تا بار خزانه كمتر شود !!
|
پايان يافتن اين پرداخت های شخصی، احتمالن دليل بر اين بود كه چرا فرمانفرما در نوامبر ۱۹۱۹ در مورد استعفا از مقام خود در شيراز، سخن گفت. اما هنگامی كه سرانجام حدود یک سال پس از آن شيراز را ترک كرد، اين امر بنا به گفته ی "هرمن نورمان" (Herman Norman) كه جانشين كاكس در رایزنی بريتانيا شده بود، به اين علت بود كه به واسطه ی "غير مردمی بودن شديد" كه غارتگری او برايش به بار آورده بود، در معرض طغيان خشم همگانی بر ضد خود قرار گرفته بود، از اینرو باقی ماندن او در مقامش، غير ممكن بود. نورمان، فرمانفرما را به عنوان "درنده خویی آنچنان شديد كه هتا برای یک شاهزاده ی ايرانی غير عادی است"، توصيف كرد. به اين دليل، احساس كرد كه كوشش برای ابقای فرمانفرما به عنوان والی در شيراز بی فايده است، نظری كه وزارت خارجه با آن موافق بود. مصدق السلطنه ی قجر، یکی از خويشاوندان نزدیک فرمانفرما كه خواهر او مادر مصدق بود و در عين حال خواهر مصدق با پسر فرمانفرما به نام "شاهزاده فيروز" ازدواج كرده بود، جانشين فرمانفرما شد". (۱)
|
اما عناصر آزاد و میهن پرست و شریف جنوب، به ویژه تنگستانی ها و دشتستانی ها، به مبارزه با استعمار انگل ستان و عوامل مزدور آنها پرداختند. جنايت های انگل ایس و فرمانفرما زبانزد مردم جنوب و فارس بود و آنان را به شدت از خاندان فرمانفرما متنفر نموده بود. مصدق السطنه ی قجر، جايگزين مناسبی برای فرمانفرما بود و انگل ستان اين مسئله را خوب تشخيص داد و خوب زمينه چينی كرد و الحق مصدق نيز گام های مثبتی برای منافع استمعار پیر انگل ایس برداشت و در برابر مبارزات مردمی آن سامان قرار گرفت و ایرانیان مبارز را سرکوب و کشتار کرد.
مصدق اقدامات تنگستانی ها را شرارت و دزدی می ناميد و از اين كه در مبارزه با پليس جنوب به عنوان شهيد ناميده می شدند ناراحت بود و راهنمایی وی خيلي به سود انگل ها تمام شد، چرا كه به جای بيگانگان، ايرانی ها را در برابر آنها قرار می داد و كار انقلابيون تنگستانی را سخت تر می كرد.
مصدق با دستگيری چند تن از سران تنگستانی ها، پس از دو ماه موفق شد شورش عليه انگل ايسی ها در "دالکی" و "شبانكاره" در راه اصلي شيراز ـ بوشهر را سرکوب و خاموش كند. البته دليران تنگستان و دشتستان، دوباره با انگل ها به جنگ پرداختند و سرانجام با بمباران شديد شهر "دلوار" از سوی شش ناو جنگی انگل ستان و شهادت بیشتر قيام كنندگان ضد استعمار، قيام آنان خاموش شد.
همكاری مصدق با انگل ها به اين مسئله ختم نشد، امن كردن راه بوشهر تا آباده برای تجارت انگل ها و دستگيری عناصری كه برای امنيت انگل ها زیانبار تشخيص داده می شدند، با اشاره ی كنسول انگل ستان، از ديگر مواردی است كه در پرونده ی همكاری مصدق با عوامل انگل ایسی در فارس ثبت شده است.
در یکی از روزها، او چند تن از مردم فارس كه هيچ گاه نوكر كنسولگری انگل ايس و يا فرمانبردار انگل ایس پرستان شيرازی نشده بودند و هميشه جزو گروه آزادی خواهان فارس بودند را دستگير و مدتی به زندان انداخت. شكايت های تلگرافی افراد اين خانواده به تهران و اثبات ايران پرستی زندانيان سبب گرديد تا دولت از والی فارس توضيح بخواهد.
|
|
از اينجا دوباره نقش انگل ستان را در پشتیبانی و ابقای مصدق السلطنه در حكومت فارس مشاهده می كنيم. از اينروی بود كه "نورمان" وزير مختار انگل ایس، نامه ای به سپهدار نوشته و از او خواست تا از بركناری دكتر مصدق خودداری كند !!
پی نوشت ها:
۱ـ تاريخ سياسی معاصر ايران، دكتر مدنی، شماره ی ۹، بهار ۱۳۷۸، ر ۶۶.
۲ـ زندگی نامه ی مصدق السلطنه، ر ۱۱۳.
منبع: تاريخ تهاجم فرهنگی غرب و نقش روشنفكران وابسته به دكتر محمد مصدق (مصدق السلطنه) انتشارات قدر ولايت
مصدق چه در جنگ جهانی یکم و چه در جنگ جهانی دوم، به جای مقاومت و ایستادگی در برابر اشغالگران انگل ایسی، با آنان همکاری و دوستی می کرد. او در دقیقه ی ۹۰ به نهضت ملی شدن نفت پیوست و پس از نخست وزیری، فراماسونری مصلحت دید که برای تحریف اذهان عمومی که خواهان مطالبات اقتصادی - سیاسی خود بودند، این دکتر محمد مصدق علم ضد انگل ایسی برافرازد !!
ضد استعمار انگل ایس بودن، یک شعار پوچ و توخالی مردم فریبانه در تاریخ معاصر ایران بوده است که هر کس نتوانسته یا نخواسته خدمت کند، با فحش به انگل ایس و انداختن مشکلات به گردن انگل ستان جلب توجه کرده است !! وگرنه، خدمت گزارترین چهره های تاریخ معاصر ایران به جای شعار، با شعور به خدمت کردن پرداختند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر