۱۳۹۶ اسفند ۱۱, جمعه

بازی با مرگ

درست هنگامی که آتش بر جان و مال و ناموس ایرانی افتاد، نه تلفن آتش نشانی می گرفت و نه آتش نشان سر کارش بود و نه آمادگی داشت که آتشی را خاموش کند. گاهی برای آتش زدن جان و مال و ناموس، هتا لازم نیست که آتشی بیفکنی، بلکه "کافی است هیچ کاری نکنی !!"

صدایشان درآمده بود که رژیم شاهنشاهی دیکتاتور است و دمکراسی ندارد، اما در همه ی آن هنگامه هایی که ایران را از مردمی شپشو در روزگار قجر به مردمی ارجمند در مسیر صنعتی شدن و افزایش هر چه بیشتر قشر متوسط هازمان پیش می بردند، لال و کور شده بودند و با ژست های غربی و روشنفکر موآبانه، تلاش کردند و می کنند که همیشه دست بالا را در پوشش، مدیریت و هدایت اوضاع و ایجاد بحران نگاه دارند. آیت الله بی بی سی را می گویم.


اینکه در همان آغاز شورش ۵۷، "اگر فکل کراواتی های دمکرات و لیبرال" نبودند، خمینی هم نبود، خودش نکته ای است. گویی این جماعت، حکم روغن وازلین را داشته اند. هدف از بودنشان، تنها مصرف شدن است. در همان هنگامه ها البته که انگل ستان و متحدانش داشتند کار حکومت شاهنشاهی مشروطه ی ایران را یکسره می کردند، سریالی خوش ساخت به نام "دایی جان ناپلئون" از تلوزیون پخش شد که جان کلامش این بود که "انگل ستان در امور ایران به شکلی مخفی و آشکار، هیچ دخالتی ندارد و هر کس که غیر از این فکر می کند و بدتر از آن، بر این باور است که انگل ستان در اندیشه ی توطئه علیه ایران و ایرانی است، یک موجود متوهم و بیمار است".

فراماسونری انگل ستان در ایران، این نمایشنامه را نوشته و سریالش را از تلوزیون ملی پخش کرد. این دستور کار بریتانیاست که همیشه بر اندیشه و ذهن مردم چیره باشد و بتواند با بازی کردن با ذهنشان، آنان را به چیزی باورمند یا مخالف کند. همه ی نسخه پیچی های اطلاعاتی جهان، برای این است که آنها "شاه کلید" باور شما را داشته باشند.


این جماعت دسیسه چی، به کسانی که متوجه حرکات موزیانه ی شان می شوند، انگ ها می زنند؛ از آن جمله، یکی فرد بدبین و دچار سوظن می باشد که البته برای گنده گویی و باسواد نمایی، از واژه ی انگل ایسی آن استفاده می کنند: "پارانویا". به دیگران چیره بودن، یعنی اینکه به آنها هتا بگویند به چه فکر کند و به چه فکر نکند. از اینرو، به هنگامی که مخالفتی علیهشان انجام می شود، اگر اندک باشد آن را در نطفه خفه می کنند و اگر چندی از مردم باشند، با رسانه ها کارشان را به پیش می برند.

انگل ستان، دیو بزرگ مغزشویی و فریب و نیرنگ است که استعمارگری، تنها یکی از زیرشاخه های این دیو جهانی است. این رژیم و این کشور، با دست اندازی چند صد ساله بر منابع انسانی و طبیعی ملت های دیگر، بساط قدرت و نفوذ خود را تضمین و گسترش داده و به اعمال قدرت از راه دیگر برساخت های خود همچون اتحادیه های بین المللی مانند ملل متحد، کشورهای تازه ساخت همچون آمریکا، اسراییل، کانادا، استرالیا و... می پردازد.

اعلا حضرت محمد رضا شاه که شهید ایران پرستی است، در "پاسخ به تاریخ"، هدف اصلی انگل ایسی‌ ها از یورش به ایران در سال ۱۳۲۰ را رهایی انگل ها از شر پدرش می داند، چون به واسطه ی لغو امتیاز نفتی، خشم آنان را برانگیخته بود. انگل ها همراه با شرکت‌ های نفتی و آخوندهای واپسگرا، در کردار ویرانی و پروژه ی نابودی ایران موسوم به "انقلاب اسلامی" را به تلافی دفاع او از اوپک و آرمان فلستینی‌ ها طراحی و پیاده کردند. هم فلسنینی‌ ها و هم اسراییلی‌ ها از شنیدن چنین سخنانی شگفت زده می‌ شدند. شاه به هنگام مرگ مدعی شد که سیا به همراه MI۶، انقلاب ۱۳۵۷ را طراحی کردند. بدین منظور، شاهنشاه در پرسشی تاریخی می پرسد:

«چه کسی پول تظاهراتی را داده که شرکت کنندگانش زلف سیاه و بلوند داشته‌ اند ؟ این هیبت به ندرت در ایران دیده می‌ شود". ایشان پیدایش و گسترش حزب خائن توده و نیز ترور ناموفق خودش به دست گروهک تروریستی فداییان اسلام را به انگل ها مربوط می‌ داند و می‌ نویسد:

"ما همیشه مشکوک بودیم که مصدق مامور انگل ایسی هاست".


هم اکنون که با چار خبر مهم، بر ما آشکار شده است که خامنه ای مهره ی روس هاست، می توانیم بهتر به موضوع "غربی و شرقی بودن" جمهوری اسلامی بپردازیم، اما نخست اشاره ای کوتاه به این چار گزاره می کنم:

۱. برای نخستین بار، تلوزیون دولتی و رسمی روسیه موسوم به RT، خبری را مخابره کرد که بیان می داشت سران بسیاری از سرکردگان رژیم های جهان از جمله "سید علی خامنه ای" و "محمود عباس"، از دانشگاه پاتریس لومومبا در مسکو، دانش آموخته شده اند. این ویدی را می توانید در زیر تماشا کنید:

۲. کتاب رفیق آیت الله که با استناد به همین موضوع، بررسی و واکاوی بیشتری را در این زمینه انجام داده است و مستنداتی را بیان می کند.

۳. گزارش رسمی ساواک از خروج "سید علی خامنه ای" از مرز آستارا به شوروی در سال ۱۳۴۳.

۴. نامه ی "سید علی خامنه ای" به پدرش در آستانه ی سفر به شوروی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر