۱۳۹۵ مرداد ۱۴, پنجشنبه

حضور سید محمد خاتمی به همراه معصومه ابتکار در اجلاس ۱۹۹۹ بیلدربرگ در پرتگال

روشنگری:
فضلی نژاد از نوچه های باند خامنه ای و در خدمت شکنجه گر اوین یعنی شریعت مداری کیهان رژیم کار می کند. این متن از آن روی در این تارنما درح می گردد که مغاطلات بسیاری در آن انجام شده بود و جلوه ای دیگرگونه از واقعیات به دست داده بود. همچنین همه ی داده هایی که مزدور فضلی نژاد به عنوان “پژوهش و بررسی های خود” در این متن عنوان کرده است، تمامن از کتاب “و حقیقت تو را آزاد خواهد کرد” نوشته ی ارزشمند دیوید آیک گرفته شده است که من خود آن را ترجمه کرده ام و این ملیجنک استبداد یعنی فضلی نژاد، نه تنها منبع نوشته ها را اعلام نکرده و نه هتا نام نویسنده ی آنها را ذکر نکرده است، بلکه به دروغ آنها را از آن خود می خواند و این افزون بر دزدی ادبی، بی شرفی و بی اخلاقی تمام است که البته از مشتی آدم کش و شکنجه گر توقعی بیش از این نباید داشت.

اگر به راستی رژیم ولایت فقیه با فراماسونری جهانی و بیلدربرگی ها مشکل دارد، چرا بیش از یک دهه دیر دوزاریش افتاده است ؟! مگر آن روزها مسلن یعنی خواب بودید و کور بودید و ندیدید سید نجاست زاده ی ولایت فقیه و داماد خمینی دجال به فلان جا می رود ؟ فضلی نژاد درباره ی این ایراد چه دارد بگوید ؟ بله همچنان سکوت در سنگر استبداد و بیرون دادن مزخرفات و دزدی دستاور پژوهشی دیگران و خود باد کردن و فریفتن مردم !!

دا/۸

چرا خاتمی سید و ابتکار، به شکلی محرمانه در اجلاسی حاضر شدند که هموندان آن را سهیونیست‌ ها و ماسون‌ های برجسته ی جهان تشکیل می‌ دهند ؟ چرا نه خودشان و نه رژیم مطبوعشان گزارش این نشست را به مردم ندادند ؟


آیا می دانید اگر کسی ماسون برجسته نباشد حق حضور در این اجلاس فوق سری را ندارد ؟


چکیده ی سخنان فضلی ‌نژاد پیرامون حضور سید محمد خاتمی در بیلدربرگ
فضلی ‌نژاد با اشاره به اینکه “در یک سنجش تطبیقی می ‌توان اثبات کرد که فلسفه ی سیاسی و اجتماعی اصلاح ‌تلبان معاصر، همان فلسفه ی سیاسی پدران روشنفکری است که با تغذیه از زرادخانه ی معرفتی فراماسونری وارد ایران شد” و گفت: “به سبب کمبود وقت، از ادامه ی این بحث چشم می ‌پوشم، اما دغدغه ی من این است که چرا سید محمد خاتمی بن‌مایه ی همین مفاهیم را تکرار می ‌کند. در آغاز بگویم که شمار اندکی هستند که پیوسته می ‌گویند که خمینی دجال از خاتمی با عنوان فرزند فاضل، با تقوا و متعهد نام برده است و از اینرو، نقد آخوند خاتمی جایز نیست !! مگر خود خمینی در پیوست وصیت ‌نامه اش اشاره نکرد که من به واسطه ی سخنان و رفتارهای برخی از آدمیان، چه بسا که فریب آنها را خورده‌ باشم ؟ مگر خمینی پس از این جمله، به این درونمایه ننوشت که میزان حال فعلی افراد است، نه آن تعاریفی که من در قید حیاتم از آنان کرده ‌ام ؟ (عجب دودوزه بازی- دا/۸) چرا وصیت نامه ی خمینی گجستک را ملاک قرار نمی ‌دهید و چرا با وی گزینشی رفتار می ‌کنیم ؟

هموند مرکز پژوهش های روزنامه ی حکومتی کیهان با اشاره به اینکه در تیرماه ۸۶ روزنامه ی کیهان گزارش ویژه ای را درباره ی “دولت نامریی جهان” منتشر کرده است، افزود: “یک مخزن سیاسی و منبعی ایدئولوژیک برای دولت پنهان سهیونیست‌ها در جهان وجود دارد به نام گروه بیلدربرگ (Bilderberg Group). گروه بیلدربرگ نام خود را از هتلی در کشور هلند می گیرد که برای نخستین بار در سال ۱۹۵۴، میزبان هموندان این همایش بود. دفتر گروه بیلدربرگ در شهر لیدن در استان هلند نیمروزی (جنوبی) و در نزدیکی شهر لاهه در کشور هلند قرار دارد. این نام همایشی غیر رسمی است که هر ساله به شکلی کاملن خصوصی و محرمانه در نقطه ای از جهان برگزار می ‌شود. هموندان گروه بیلدربرگ همگی انتصابی هستند و شمار ایشان به حدود ۱۳۰ نفر می ‌رسد. همه ی هموندان از قدرتمندترین و با نفوذ‌ترین افراد در زمینه های سیاست، اقتصاد و رسانه هستند، مانند راکفلر و کیسینجر و... بسیاری از پادشاهان و هموندان خاندان‌های شاهنشاهی کشورهای باختر زمین از اسپانیا، انگل ستان، بلژیک، هلند، سوئد، دانمارک و... از هموندان دائم گروه بیلدربرگ هستند.



هموندان گروه بیلدربرگ در همایش سالیانه ی خود، در مورد مسائل جاری سیاسی و اقتصادی جهان به صورت محرمانه با یکدیگر تبادل نظر و مشورت می کنند. بر اساس مدارک موجود، پیوند اروپا و آمریکا به وسیله ی ناتو، ایجاد بازار مشترک اروپا، روی کار آمدن کسانی چون کلینتون، بلر و بسیاری که هنوز نامشان در خفا مانده است، استعفای مارگارت تاچر، وقوع جنگ خلیج فارس، تحول جنبش اجتماع اروپا، ویرانی چهره ی ژان ماری لوپن ملی گرا در فرانسه، تحریم آرژانتین در جریان جنگ فالکلند، بخش بندی آلمان به دو بخش خاوری و باختری، همه و همه در نشست های بیلدربرگ تصمیم گیری شده اند. از سال 1954 به بعد، تقریبن هر سال یک بار، سهیونیسم سران قدرت و سرمایه را در یکی از هتل های اشرافی جهان جمع کرده تا به واسطه ی آنها - که خود اغلب به ظاهر یهودی هستند - در مورد آینده ی جهان تصمیم گیری کنند. همان گونه که پیشتر نیز اشاره رفت، هر تصمیمی که در نشست بیلدربرگ گرفته می شود، به دلیل نفوذ و تاثیرگزاری بالای شرکت کنندگان، خود به خود ضمانت اجرایی پیدا می کند. از اینرو آنگونه که آیت الله بی بی سی اعتراف کرده است، بیلدربرگ هدایتگر سیاست های جهانی از پشت درهای بسته بوده و همه ی نشست های رسمی و علنی از جمله نشست های گروه ۸ و تصمیماتی که در آنها اعلام می شود، تنها یک نمایش است.

فضلی ‌نژاد در ادامه با اشاره به خطرناک بودن بررسی ها درباره ی گروه بیلدربرگ گفت: “من در زمانی که این گزارش منتشر شد، در حال پژوهش درباره ی پشت پرده ی پروژه ی گفت‌گوی تمدن ‌های خاتمی بودم و بخشی از یافته هایم را در کتاب “شوالیه های ناتوی فرهنگی” نیز منتشر کردم، اما بخشی از یافته های مستندم را منتشر نکردم و در انتظار سندی دیگر ماندم که اکنون آن سند در اختیارم است. مقدمه ای می ‌گویم و رمز و راز آن سند را با شما رازگشایی خواهیم کرد. شوربختانه بررسی ها درباره ی بیلدربرگ ادامه پیدا نکرد. پسین ها در جستجوهایم متوجه شدم که اساسن پژوهش درباره ی این گروه فوق سری، عین بازی کردن با جان آدمی است. برای همین است که می ‌بینیم در ۵۳ سال گزشته هیچ گونه سیاهه ای از نام های شرکت کنندگان و یا درونمایه ی نشست ها از سوی گردانندگان بیلدربرگ منتشر نشده است. اما جیم تاکر و الکس جونز از جمله روزنامه نگارانی هستند که کامیاب شده اند پس از سال ها تعقیب و گریز از پژوهش، اطلاعات ارزنده ای را در مورد اهالی بیلدربرگ به دست آورند. تاکر بیش از ۳۵ سال از عمر خود را صرف پیگیری بیلدربرگ کرده است. او یک روزنامه نگار ورزشی در نشریه ی کم شمارگان نور افکن (Spotlight) بود، اما پس از اینکه در دهه ی ۷۰ به وجود بیلدربرگ پی برد، بازی موش و گربه را با اهالی بیلدربرگ آغاز کرد. تاکر هدف خود را افشای ماهیت شوم بیلدربرگ عنوان کرده و می گوید که آنها از من متنفرند، چرا که من اجازه نخواهم داد بیلدربرگ با خیال راحت بر دنیا حکومت کند.



این روزنامه نگار گستاخ، نخستین کسی بود که به جستجوی مکان برگزاری اجلاس بیلدربرگ پرداخت. شاید علت اینکه در سال های گزشته هیئت سازمان دهی بیلدربرگ خود اقدام به اعلام شهر و تاریخ برگزاری اجلاس می ‌کند، همین افشاگری های مستند تاکر باشد. او می داند که نشست بیلدربرگ همیشه در ماه می یا ژون و در یکی از هتل های پنج ستاره برگزار می شود. گاه، رسانه های در مهار بیلدربرگ به منظور انحراف افکار همگانی، نام هتل های دیگری را به عنوان مکان های برگزاری نشست ها معرفی می کنند. اما تاکر به خوبی می داند که چگونه از عهده ی این فریب کاری برآید. او به همه ی هتل های پنج ستاره شهر اعلام شده مراجعه کرده و در تاریخ مورد نظر بیلدربرگ، درخواست اتاق می کند. وقتی متمئن شد که هتل ویژه ای در آن تاریخ معین خدمات نمی دهد، مرحله ی پسین جستجوی خود را آغاز می کند”.

وی با تاکید بر اینکه “دانستن حق مردم است و پرسش من نیز از خاتمی درباره ی نشست بیلدربرگ در سال ۱۹۹۹ است، ادامه داد: “در سال ۱۹۹۹ که نشست بیلدربرگ در پرتگال برگزار می شد، تاکر به آنجا رفت و هتل مورد نظر بیلدربرگ یعنی هتل قیصر شهر سینترا را شناسایی کرد. او سپس با دفتر هتل تماس گرفت و گفت که ببخشید، من به اجلاس بیلدربرگ دعوت شده ام، اما شوربختانه دعوت نامه ام گم شده است. درست تماس گرفته ام ؟ مکان برگزاری نشست همانجاست ؟ از هتل به او پاسخ دادند که بله، اینجا دقیقن همان مکانی است که شما باید حضور داشته باشید.

در پرتگال، ماموران سیا به حضور تاکر پی بردند و به تعقیبش پرداختند. او که در پیرامون هتل قیصر مشغول تهیه ی فرتور بود، به سرعت خود را به خودرویش رساند و با رانسون همراه انگل ایسی خود اقدام به فرار کرد. در حالی که خودروی سیا به دنبال تاکر افتاده بود، “رانسون” با رایزنی بریتانیا در پرتگال تماس گرفت و درخواست کمک کرد. اما پاسخ رایزنی به او این بود: “بیلدربرگ بسیار بزرگ تر از قد و اندازه ی ماست، ما خیلی کوچک هستیم، تنها یک رایزنی کوچک. تنها کمکی که می توانیم به شما بکنیم این است که بگوییم به سرعت به محل اقامت خود برگشته و از آنجا تکان نخورید !!”

تاکر و همراهش به سختی توانستند از دست سیا جان سالم به در برند. شیوه ی تاکر این است که در پیرامون هتل استتار می کند و با دوربین خود از خودروهایی که وارد محل می شوند، فرتور می گیرد. او همه ی افراد را شناسایی می کند. این روزنامه نگار گستاخ، همه ی این افراد را در حال ورود به هتل نشست بیلدربرگ دیده است:

“دیوید راکفلر فرنشین بانک منهتن، آمبرتو آگنلی فرنشین کارخانه ی فیات، ورنون جوردن دوست صمیمی بیل کلینتون، هنری کسینجر که هم اکنون از سران بیلدربرگ به شمار می رود، ریچارد هولبروک نماینده ی پیشین آمریکا در ملل متحد، کانراد بلک، مدیر مسئول روزنامه ی ” تلگراف روزانه” (Daily Telegraph) و مالک بیش از ۴۸۰ نشریه در سرتاسر جهان و بسیاری دیگر از اشخاص قدرتمند و پرنفوذ در زمینه های گوناگون. تاکر هم اکنون به عنوان “پیشگام جبهه ی ضد بیلدربرگی” از همه ی ابعاد پیدا و پنهان این سازمان مرموز آگاه است. او می گوید که بیلدربرگی ها از سال ۱۹۵۴ بر جهان حکومت می کنند. به باور وی، بیلدربرگی ها تصمیم می گیرند که جنگ ها و انقلاب ها چه هنگامی آغاز شوند، چه قدر به درازا بکشند و کی پایان یابند. پیام تاکر این است که من از مردم می خواهم بفهمند که این نشست ها یک نشست عادی محرمانه نیست که در آن نخبگان گرد هم آیند و در مورد مسائل گوناگون به تبادل دیدگاه بپردازند. بیلدربرگی ها تقریبن همه ی امور جهان را در دست دارند”.

با دادن سندی ۳۸ رویه ای به آخوندهای باشنده در نشست پیرامون حضور سید ملعون محمد خاتمی به همراه معصومه ابتکار در نشست سال ۱۹۹۹ بیلدربرگ در پرتگال، باید گفت: “با چنین مقدماتی، نگاه کنید به طرح گفت‌گوی تمدن ها که سال ۱۹۹۹از سوی خاتمی در بیلدربرگ طرح شد و سال ۲۰۰۰ در ملل متحد تصویب شد که سال ۲۰۰۱ سال گفت‌گوی تمدن ها نامیده شد. چرا خاتمی و ابتکار به شکلی محرمانه در نشستی حاضر شدند که هموندان آن را سهیونیست ها و ماسون‌های برجسته ی جهان تشکیل می ‌دهند ؟ چرا گزارش این نشست را به مردم ندادند ؟ مگر نگفتند که دانستن حق مردم است ؟! چرا دقیقن در هنگامی که باختر زمین نبرد تمدن ها را به عنوان راهبرد برخورد با ایران برگزید و از جنگ‌های چلیپایی نو سخن گفت، ما دست خودمان را با نظریه ی گفت‌گوی تمدن ها بستیم و اجرای آن را نیز به دست جاسوسان مخملی مانند رامین جهانبگلو و.... سپردیم ؟ چنانکه در کتاب شوالیه های ناتوی فرهنگی شرح داده ام، وابستگان اطلاعاتی آمریکا، در سه نهاد خانه ی هنرمندان ایران، دفتر پژوهش های فرهنگی و مرکز جهانی گفت‌گوی تمدن ها مجری پروژه ی گفت‌وگوی تمدن ها شدند که به پروژه ی لهستانی کردن ایران و جنگ راهبردی نرم برای براندازی نرم قدرت روسیه در ایران منتهی گشت که بخشی از اسناد آن را منتشر کرده ام (مزدورفضلی نژاد در این بخش براندازی را مربوط به رژیم ولایت فقیه می داند، اما رژیمی که در ایران بر سر کار آمده است، خود دست نشانده ی کرملین و دی سی با همکاری اروپا بود که در این جنگ قدرت برای حکومت در ایران، دست نشانده های شوروی پس از مرگ خمینی قدرت را در دست گرفتند و با مزدوران آمریکا یعنی خاندان نجاست خمینی و دامادشان خاتمی و دیگر مزدوران دست راستی، برخورد کردند؛ از اینرو تقریبن همه ی ریزش ها در این مدت در جناح انگلوفیل و آمریکایی رژیم روی داده است نه در بخش حزب اللهی یا پاسداران دست نشانده ی روسیه. - دا/۸)

می ‌دانید چرا خبر حضور سید محمد خاتمی در این همایش هتا در غرب هم فاش نشد ؟ رسانه پردازان بانفوذی که در بیلدربرگ حاضرند، همچون فرنشین روزنامه ی جستار واشنگتن (Washington Post) دونالد ای. گراهام، سوگندی محرمانه می ‌خورند که هر ساله پوشش خبری نشست بیلدربرگ را از خروجی اخبار خود حذف کنند. بیلدربرگ بر اساس روال خود ادعا می ‌کند این نشست تنها نشستی خصوصی است و درون حصار حفاظت شده و محرمانه ی آن هیچ سیاستی گرفته نمی ‌شود، اما پژوهشگران دلاوری چون جیم تاکر هر سال نشان داده ‌اند که آنچه در بیلدربرگ بحث می ‌شود به سرعت به سیاست مبدل می ‌شود؛ هتا اگر در زمانی کوتاه نباشد، سال های پس از آن هتمن این رویداد رخ خواهد داد. برای نمونه، اسناد فاش شده ی بی بی سی از سوی یکی از هموندان پیشین بیلدربرگ که به دهه ی پنجاه باز می گردد، این حقیقت را افشا می ‌کند که ایجاد پول یکسان برای اروپا و تصویب آن در اتحادیه ی اروپا، زاییده ی اندیشه ی این نشست بوده است.



حضور سید محمد خاتمی در نشست های محرمانه ی فراماسون های جهان بر مبنای سند ۳۸ رویه ای که به تایید رسمی بیلدربرگ رسیده است، برای من تکان دهنده است، همانگونه که تماشای صحنه ی گفتگوی دلبرانه ی وی با دخترکان ایتالیایی در رم، تکان دهنده بود و تکان‌ دهنده ‌تر، دروغ خواندن پرتناقض دفتر وی و سپس شخص خودش و پس از آن، تایید این خبر همراه با انتشار فرتورها و فیلم هایی دیگر در رسانه های معتبر ایتالیا و اروپا.

ویرایش: داریوش افشار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر