۲. زهد: این زمانی است که فرد پارسا بدون پس و پیش رفتن، حواسش را بر هدف و آرمانی متمرکز می کند که عشقش معطوف بدان است.
۳. فروتنی: فروتنی زمانی حضور دارد که فرد درمی یابد عشقی که به وی اهدا شده، هدیه ای بی واسطه از سوی خداوند است.
۴. فداکاری: زمانی رخ می دهد که فرد عاشق در هر زمانی، نیازها و خواسته های معشوقش را بالاتر از نیازهای خودش قرار میدهد.
۵. قابلیت اعتماد: زمانی که فرد تک تک لحظات را حقیقتن با بیشینه ی صداقت و انگیزش (نیت) پاک زندگی می کند و سهیم می شود، شایستگی به دست می آید.
۶. صداقت: فرد برای رویارویی با ضعف هایش به صداقت نیاز دارد، تا تصویری خلاف آنچه هستید را به افرادی که دوستشان دارید نشان ندهید.
۷. ارج (احترام): ارجی که با عشق حقیقی جور باشد از درک این نکته حاصل می شود که تک تک موجودات زنده، ذات جاودانی بقای یکسانی دارند.
استاد در اینجا مکث کرد، متوجه شدم داشت به حضار فرصتی می داد تا پرسش هایشان را بپرسند. بدون شرمندگی از استفاده از این فرصت پرسیدم: "استاد، هدف و آرمانی که از آن سخن گفتید که عشق باید معطوف بدان باشد، چیست ؟"
نگهبان با سر تکان دادن از این پرسش سپاسگزاری کرد و پاسخ داد: "هدف بالاتری برای عشق تو وجود دارد، فراتر از تعاملات انسانی و فردی با عزیزانت. عشق تو به عنوان ابزاری برای عشق جاودانی و همگانی خدمت می کند که در پی آن است که دل افراد بسیاری که آماده ی پذیرش آن هستند را لمس کند".
خیلی زود پس از آن، تجربه پایان یافت و به تنم بازگشتم تا آنچه شنیده بودم را یادداشت کنم. پیروی همیشگی از هفت اصل عشق، مشکل خواهد بود. اما هیچکس به من وعده نداده که راه معنوی، آسان و ساده باشد.
برون فکنی روح زمانی که در راهنمایی یک استاد معنوی انجام گیرد، می تواند منجر به هوشیاری بیشتر از خود جاودانیمان و خداوند گردد. این هوشیاری بالاتر به موازاتی که تلاش می کنیم در زندگی روزمره ی مان عشق خدایی را نسبت به تمامی آفریده های خداوند به کردار درآوریم، به ما درک، ژرف نگری، بردباری و تحمل می بخشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر