"موساد" یا "بنیاد اطلاعات و امور ویژه"، یکی از سازمان های مهم اطلاعاتی اسراییل و جهان است.
شبکه ی تلوزیونی "آرته"، به مناسبت هفتادمین سالگرد بنیانگزاری اسراییل، مستندهایی را به این رویداد اختصاص داده است. یکی از این مستندها، به سازمان اطلاعات اسراییل به نام موساد، از زبان فرنشینان و ماموران پیشین آن اختصاص داشته است. در بخشی از این مستند، "افرایم هالوی" فرنشین موساد در سال های ۲۰۰۲ - ۱۹۹۸، گفته است که در دوره ی شاه، رابطه ی موساد و "ساواک" (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) چنان نزدیک و تنگاتنگ بود که برای نمونه، فرنشین موساد به نمایندگی از سوی دولت اسراییل، در جشن های دو هزار و پانصد ساله ی شاهنشاهی ایران شرکت کرد.
او گفته است که البته این مناسبات در نتیجه ی شورش اسلامی به هم ریخت. افرایم هالوی تصریح کرده است که در زمان شورش ۱۳۵۷، او در پاریس به سر می برد و موساد اطلاعاتی درباره ی فعالیت های خمینی حرامزاده در نوفله شاتو دریافت می کرد.
در همین مستند، "الایزر گزی" که در بحبوحه ی رویدادهای منتهی به حکومت پادشاهی مشروطه ی ایران در سال ۱۳۵۷، به فرنشینی دفتر موساد در تهران گمارده شد، گفته است که برای آشنایی با رویدادهای ایران به تهران سفر کرد و متوجه شد که جریان های گوناگون افراطی، در این رویدادها نقش دارند. او می گوید که در روزهای ماموریتش در ایران، به دفتر ساواک در تهران سر زد که ورودیش سنگربندی شده بود و در بیرون، افراد مسلح به کلاشینکوف، علیه شاه فعالیت های تروریستی و خرابکارانه انجام می دادند.
الایزر گزی تصریح می کند:
"همه ی قرائن نشان می داد که همه چیز به مویی بند است. در داخل ساختمان، منشی ساواک به من گفت که فرنشین این سازمان آنقدر افسرده است که از دیدار با دیگران خودداری می کند. در همین اثنا یک ارتشبد ارتش، با رنگی پریده به سوی او آمد و دستش را دور گردن وی حلقه کرد و گفت: «مرا با خود ببرید»".
به گفته ی الایزر گزی، اندکی پس از آن، یک مقام دولتی به دیدارم آمد و از من خواهش کرد که کت و شلوار و کراوات بپوشم و به همراه هم به دیدار شاهنشاه برویم. در این دیدار، به گفته ی گزی، شاه از او خواست که موساد خمینی حرامزاده را به قتل برساند.
وی می گوید که این پیام از راه تلگرام به فرنشین وقت موساد " ژنرال هاکا" منتقل شد، که پس از دریافت پیام، یک نشست بحران تشکیل داد. "یوسی آلفر" از ماموران وقت موساد در ایران، که در این نشست حضور داشته، می گوید:
"در این نشست، پیش از آنکه من درباره ی خواست شاه اظهار نظر بکنم، یکی از ماموران قدیمی موساد در ایران، خطاب به ژنرال هاکا گفت: «نگران نباش، بگزار خمینی حرامزاده به ایران بازگردد. ارتش و ساواک نخواهند گزاشت که او قدرت را بگیرد و وی را خواهند کشت»". یوسی آلفر می افزاید: «در این میان، فرنشین موساد ژنرال هاکا، به من خیره شد و من برای لحظه ای از خودم پرسیدم که نتیجه ی چنین اقدامی (ترور خمینی حرامزاده از سوی موساد) چه خواهد بود ؟ آمریکایی ها، فرانسوی ها و روس ها چه واکنشی از خود نشان خواهند داد و در صورت شکست این طرح، با چه نتایجی روبرو خواهیم شد و اسلن خمینی حرامزاده کیست و چه اطلاعاتی در مورد او داریم ؟".
یوسی آلفر می گوید که پاسخی برای این پرسش ها نداشت و به فرنشین موساد گفت: "اطلاعات کافی در مورد خمینی نداریم". یوسی آلفر می افزاید که در واکنش به این سخن، ژنرال هاکا گفت: "بسیار خوب، کاری نخواهیم کرد".
در پی این تصمیم، الایزر گزی فرنشین دفتر موساد در تهران، با مقامات ایران تماس می گیرد و به آنان می گوید:
"متاسفیم، این موضوع به ما ربطی ندارد. ما ژاندارم دنیا نیستیم. این مسئله ی شماست، خودتان هر اقدامی که لازم می دانید انجام بدهید".
یک ماه پس از این ماجراها، خمینی حرامزاده قدرت را در ایران در دست گرفت. یوسی آلفر مامور وقت موساد در ایران، امروز می گوید که خطای داوری آن روزش، هنوز راحتش نمی گزارد و او پس از سال ها، همچنان از خود می پرسد که اگر امروز از نو در برابر ژنرال هاکا قرار می گرفت، چه پاسخی به او می داد. یوسی آلفر می گوید:
"با توجه به همه ی اقداماتی که رژیم خمینی حرامزاده در درازنای سال های گزشته انجام داد و بلاهایی که بر سر منطقه آورد، قطعن پاسخ دیگری به ژنرال هاکا می دادم".
الایزر گزی در اظهاراتی جداگانه می گوید که چند سال پیش برخی دوستانش با اشاره به تصمیم نشست بحران موساد درباره ی درخواست ترور خمینی حرامزاده، به او گفتند:
"این چه حماقتی بود که شما کردید ؟" گزی می افزاید: "دوستانم به من می گفتند که اگر امکان این را داشتیم که مسلن هیتلر را ترور کنیم، آیا باز هم می گفتیم: "ما ژاندارم جهان نیستیم ؟!".
الایزر گزی اعتراف می کند که او پاسخی برای این پرسش نداشت. با این حال، او می گوید اگر ما موفق می شدیم خمینی حرامزاده را به قتل برسانیم، آیا جهان و مردم ایران امروز پی می بردند که از چه بلایی آنان را نجات داده ایم ؟
شبکه ی تلوزیونی "آرته"، به مناسبت هفتادمین سالگرد بنیانگزاری اسراییل، مستندهایی را به این رویداد اختصاص داده است. یکی از این مستندها، به سازمان اطلاعات اسراییل به نام موساد، از زبان فرنشینان و ماموران پیشین آن اختصاص داشته است. در بخشی از این مستند، "افرایم هالوی" فرنشین موساد در سال های ۲۰۰۲ - ۱۹۹۸، گفته است که در دوره ی شاه، رابطه ی موساد و "ساواک" (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) چنان نزدیک و تنگاتنگ بود که برای نمونه، فرنشین موساد به نمایندگی از سوی دولت اسراییل، در جشن های دو هزار و پانصد ساله ی شاهنشاهی ایران شرکت کرد.
او گفته است که البته این مناسبات در نتیجه ی شورش اسلامی به هم ریخت. افرایم هالوی تصریح کرده است که در زمان شورش ۱۳۵۷، او در پاریس به سر می برد و موساد اطلاعاتی درباره ی فعالیت های خمینی حرامزاده در نوفله شاتو دریافت می کرد.
در همین مستند، "الایزر گزی" که در بحبوحه ی رویدادهای منتهی به حکومت پادشاهی مشروطه ی ایران در سال ۱۳۵۷، به فرنشینی دفتر موساد در تهران گمارده شد، گفته است که برای آشنایی با رویدادهای ایران به تهران سفر کرد و متوجه شد که جریان های گوناگون افراطی، در این رویدادها نقش دارند. او می گوید که در روزهای ماموریتش در ایران، به دفتر ساواک در تهران سر زد که ورودیش سنگربندی شده بود و در بیرون، افراد مسلح به کلاشینکوف، علیه شاه فعالیت های تروریستی و خرابکارانه انجام می دادند.
الایزر گزی تصریح می کند:
"همه ی قرائن نشان می داد که همه چیز به مویی بند است. در داخل ساختمان، منشی ساواک به من گفت که فرنشین این سازمان آنقدر افسرده است که از دیدار با دیگران خودداری می کند. در همین اثنا یک ارتشبد ارتش، با رنگی پریده به سوی او آمد و دستش را دور گردن وی حلقه کرد و گفت: «مرا با خود ببرید»".
به گفته ی الایزر گزی، اندکی پس از آن، یک مقام دولتی به دیدارم آمد و از من خواهش کرد که کت و شلوار و کراوات بپوشم و به همراه هم به دیدار شاهنشاه برویم. در این دیدار، به گفته ی گزی، شاه از او خواست که موساد خمینی حرامزاده را به قتل برساند.
وی می گوید که این پیام از راه تلگرام به فرنشین وقت موساد " ژنرال هاکا" منتقل شد، که پس از دریافت پیام، یک نشست بحران تشکیل داد. "یوسی آلفر" از ماموران وقت موساد در ایران، که در این نشست حضور داشته، می گوید:
"در این نشست، پیش از آنکه من درباره ی خواست شاه اظهار نظر بکنم، یکی از ماموران قدیمی موساد در ایران، خطاب به ژنرال هاکا گفت: «نگران نباش، بگزار خمینی حرامزاده به ایران بازگردد. ارتش و ساواک نخواهند گزاشت که او قدرت را بگیرد و وی را خواهند کشت»". یوسی آلفر می افزاید: «در این میان، فرنشین موساد ژنرال هاکا، به من خیره شد و من برای لحظه ای از خودم پرسیدم که نتیجه ی چنین اقدامی (ترور خمینی حرامزاده از سوی موساد) چه خواهد بود ؟ آمریکایی ها، فرانسوی ها و روس ها چه واکنشی از خود نشان خواهند داد و در صورت شکست این طرح، با چه نتایجی روبرو خواهیم شد و اسلن خمینی حرامزاده کیست و چه اطلاعاتی در مورد او داریم ؟".
یوسی آلفر می گوید که پاسخی برای این پرسش ها نداشت و به فرنشین موساد گفت: "اطلاعات کافی در مورد خمینی نداریم". یوسی آلفر می افزاید که در واکنش به این سخن، ژنرال هاکا گفت: "بسیار خوب، کاری نخواهیم کرد".
در پی این تصمیم، الایزر گزی فرنشین دفتر موساد در تهران، با مقامات ایران تماس می گیرد و به آنان می گوید:
"متاسفیم، این موضوع به ما ربطی ندارد. ما ژاندارم دنیا نیستیم. این مسئله ی شماست، خودتان هر اقدامی که لازم می دانید انجام بدهید".
یک ماه پس از این ماجراها، خمینی حرامزاده قدرت را در ایران در دست گرفت. یوسی آلفر مامور وقت موساد در ایران، امروز می گوید که خطای داوری آن روزش، هنوز راحتش نمی گزارد و او پس از سال ها، همچنان از خود می پرسد که اگر امروز از نو در برابر ژنرال هاکا قرار می گرفت، چه پاسخی به او می داد. یوسی آلفر می گوید:
"با توجه به همه ی اقداماتی که رژیم خمینی حرامزاده در درازنای سال های گزشته انجام داد و بلاهایی که بر سر منطقه آورد، قطعن پاسخ دیگری به ژنرال هاکا می دادم".
الایزر گزی در اظهاراتی جداگانه می گوید که چند سال پیش برخی دوستانش با اشاره به تصمیم نشست بحران موساد درباره ی درخواست ترور خمینی حرامزاده، به او گفتند:
"این چه حماقتی بود که شما کردید ؟" گزی می افزاید: "دوستانم به من می گفتند که اگر امکان این را داشتیم که مسلن هیتلر را ترور کنیم، آیا باز هم می گفتیم: "ما ژاندارم جهان نیستیم ؟!".
الایزر گزی اعتراف می کند که او پاسخی برای این پرسش نداشت. با این حال، او می گوید اگر ما موفق می شدیم خمینی حرامزاده را به قتل برسانیم، آیا جهان و مردم ایران امروز پی می بردند که از چه بلایی آنان را نجات داده ایم ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر