۱۳۹۷ اسفند ۴, شنبه

خائن و مزدوری به نام احمد علی مسعود انصاری

"احمد علی انصاری" پسر خاله ی شهبانو "فرح دیبا"، از نزدیکان بسیار صمیمی شاهنشاه آریامهر و نیز حسابدار خانوادگی اعلا حضرت بود که پس از شورش ۵۷، به همراه ایشان به برون مرز رفت.

احمد علی مسعود انصاری خائن در تصویری با شاهزاده رضا پهلوی
این داستان خیانت چهره ی پلید و پیرمردی چشم سپید و حرامزاده به نام احمد علی انصاری است که از سوی برخی از الله زدگان به عنوان "موسای دربار فرعون" نیز لقب گرفته بود و توانست در هماهنگی کامل با دیگر خائنانی همچون "حسین فردوست" توده ای، "تیمسار پاکروان" و "تیمسار قره باغی"، ضربه هایی کاری را از راه جلب اعتماد و خیانت به شاهنشاه کشور، به ایشان و به ملت ما وارد سازد.

احمد علی انصاری موجودی مشمئز کننده است که در نخستین روزهای تبعید، به سرعت به دامان رژیم پناه برد و جمهوری اسلامی نیز از او تمام قد دفاع کرد.

احمد علی مسعود انصاری خائن در حال گفتگو با خبرگزاری حکومتی فارس
شرط اصلی جمهوری اسلامی در نادیده گرفتن نقش این حرامزاده در همراهی با حکومت پادشاهی و شخص شاهنشاه، این بود که احمد علی انصاری می بایست با خانواده ی شاهنشاهی درگیر شود و ضمن ایراد ادعاهای سخیف، دروغین و بسیار زننده، از جمله نسبت دادن خیانت جنسی به شهبانو فرح پهلوی، تلاش کند تا خانواده ی پادشاهی کشور را در تنگنای هر چه بیشتری قرار دهد.

این حرامزاده که بارها به جمهوری اسلامی سفر کرده و دارای ثروت بسیار هنگفتی از راه همکاری با ولایت فقیه می باشد، سال ها پیش نیز کتابی را منتشر کرده بود که تنها شاهد و مدعی همه ی آنچه که بیان کرده بود، جز خودش کسی نبود و در رابطه با اتهاماتی از سخن اخلاقی، اقتصادی و ... که به افراد خانواده ی پادشاهی وارد می کرد، هتا یک برگ سند را هم به دست نداده بود؛ با این همه، دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" به خاطر عقده ها و کینه هایی که به واسطه ی وضعیت نابهنجار جنسی خود دارد، و نیز مزدوری آشکار برای رژیم اسلامی، چند بار با او وارد زرزر شده است تا باری دیگر به آن پیره حرامزاده ی خائن فرصت یاوه گویی و لجن پراکنی داده باشد.

ستوان سولاخی سید فرامرز دادرس، از تیپا خوردگان مصدق الهی 
هر دوی این جرثومه های تعفن و کثافت، از مومنان خداپرست، یکی زرتشتی و دیگری الله پرست می باشند.

افزون بر استاد قارگوز، حرامزاده ی دیگری به نام "سید فرامرز دادرس" ملقب به "ستوان سولاخی" نیز، از چرند نامه ی بی مدرک و سند وی دفاع کرده و در راستای کینه و نفرتی که معمول مصدق الهی هاست، تمام زورش را زده است تا علیه پادشاه کشور و شخص شاهزاده "رضا پهلوی"، دست به توهین و افترا بزند. سید فرامرز دادرس یکی از نویسندگان لجن پراکن و دروغ زن تارنمای حکومتی "جهانگیری دروغ" (www,empireoflies.ir) نیز هست.

جالب است که پس از آن همه زور زودن ها و دروغ زنی ها، نه تنها اقبال مردم به سوی پادشاه و خاندان پادشاهی و شاهزاده، بسیار بسیار بیشتر شده است، که موج نفرت و بیزاری از مزدوران خارج نشین جمهوری اسلامی نیز به بالاترین میزان خود در همه ی سال های گزشته رسیده است. به گونه ای که افشاگری های فراوانی از تک تک مزدوران رژیم به ویژه فساد اخلاقی شخص استاد باقر خاله ی قارگوز، آب پاکی بر روی ایرانشهری بازان رژیم کوکی ریخته است.

استاد قارگوز و کون خوب سوئد، امید دانای باقر خاله
در پایان به این نکته بسنده می کنم که نباید فریب نام های آریایی نژاد و به ظاهر میهن پرستانه را خورد. "مجله ی ایرانشهر"، بر خلاف نام و عنوانش، یک مجله ی کمونیستی توده ای بود که "احمق شاملو" آن را در لندن به چاپ می رساند و به شاه و شاهنشاهی و کوروش بزرگ و فردوسی بزرگ، بد و بیراه می گفت !!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر