۱۳۹۸ فروردین ۱۹, دوشنبه

نابودی سپاه پاسداران و ادغام آن در ارتش، یک آرمان ملی

سپاه خونریز پاسداران، عامل اصلی سرکوب خونین مردم ایران در درازنای
چهل ساله گزشته بوده است
بنا بر شواهدی که به دست مقامات واشنگتن رسیده است، سپاه چیرگی کاملی بر اقتصاد ایران دارد و اگر به‌ عنوان یک گروه تروریستی شناخته شود، طرف‌ های تجاری ایران در برون مرز، نسبت به همکاری با جمهوری اسلامی با ترس روبرو خواهند شد، چرا که ممکن است مورد مجازات آمریکا قرار گیرند.

زمانی که یک گروه یا جماعتی به‌ عنوان تروریست معرفی می‌ شوند، دستگاه‌ های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی آمریکا وظیفه پیدا می‌ کنند با این تروریست‌ ها مبارزه کنند و هر جا که آنها را یافتند یا به قتل برسانند یا دستگیر و مجازات نمایند. از آنجا که شاخه ی برون‌ مرزی سپاه قدس، ماموریت‌ های گوناگونی در کشورهایی همانند سوریه و عراق دارد، در صورت عملیاتی شدن این طرح، همه ی نیروها و تاسیسات سپاه به‌ عنوان اهداف تروریستی قلمداد می‌ شود و زمینه برای یورش آمریکا به نیروهای انسانی یا تاسیسات سپاه فراهم می‌ شود.

کلید فروپاشی سپاه پاسداران از برون مرز، به همت رییس جمهور خردمند آمریکا "دانلد ترامپ" زده شده است و این سازمان که همچنین متهم جدی به "ارتکاب به جنایات جنگی" از جمله "کودک سربازی" است، زین پس از سوی آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می شود.
پیامدهای سنگین قرار گرفتن سپاه پاسداران در سیاهه ی تروریستی آمریکا،
کابوس تازه و جاویدان جمهوری اسلامی خواهد بود
این امر، احتمال رویارویی سپاه و ارتش آمریکا در منطقه و هتا درگیری های احتمالی فرامنطقه ای را به شدت افزایش می دهد.

آمریکا با این کار و هم زمان خروج قابل ملاحظه ی نیروهای خود از عراق، سوریه و افغانستان، این پیام را فرستاده است که در رویارویی احتمالی با جمهوری اسلامی و مشخصن سپاه پاسداران، به هیچ عنوان به دنبال آغاز و ایجاد درگیری نیست و هم زمان از سوی بررسی های کنگره اعلام شده است که از حدود ۲۰۰۰ سرباز کشته شده ی این کشور در عراق و سوریه، ۳۰% آنها از سوی مزدوران منطقه ای سپاه کشته شده اند که به ۶۰۰ نفر بالغ می شود.

قطعن حضور آمریکا در عراق، هیچ توجیه و دستاویز قانونی نداشته و ندارد و دمکراسی زورکی آمریکایی برای این کشور، عراق را به آشوب و ویرانی کامل کشاند و هتا آن کشور را در آستانه ی تجزیه هم قرار داد.

تجزیه ی عراق که آرزوی دیرینه ی انگل ها و اسراییلی هاست، از سوی آمریکای دمکرات و با به رسمیت شناختن اقلیم خودسر کوردلستان کلید زده شد و اگر پای جمهوری خواهان و مشخصن عالی جناب ترامپ شیردل به کاخ سپید نمی رسید، دمکرات های کثافت به سرکردگی "هیلاری کلینتون"، آهنگ آن را در سر داشتند تا با همکاری انگل ها و فاحشه ی بریتانیا، همه پرسی غیر قانونی اقلیم خودسر را به رسمیت شناخته و در کردار، کردستان عراق را از این کشور تجزیه کنند.

برنامه ی بالکانیزه کردن خاورمیانه و مشخصن ایران، توطئه ای دیرپاست که یکی از مسئولان خاورمیانه ی دستگاه اطلاعاتی انگل ستان به نام "برنارد لوییس"، آن را طراحی و پیاده سازی کرده است.

سازمان تروریستی سپاه پاسداران، از صدر تا ذیل آن را اوباش دهاتی
و شهری تشکیل می دهند که امروز با تظاهر به تمدن، در قاچاق مواد مخدر
و عتیقه و دختران ایرانی به دبی، نقش اصلی را بازی کرده است
اما همان اندازه که ارتش آمریکا نباید در عراق و سوریه و افغانستان حضور داشته باشد، سپاه پاسداران نیز نمی بایست حضور تروریستی خود در منطقه را ادامه دهد و هلال شیعی یعنی کشور گشایی و اشغال نظامی، می بایست بازایستانده شود. جمهوری اسلامی با سرکوب های گسترده و سازمان دهی شده ی این سازمان تروریستی در درون مرز و منطقه و جهان است که تا به امروز سر پا باقی مانده و آمریکای دانلد ترامپ، با گرفتن این تصمیم خردمندانه، به بدنه ی نیروهای مسلح و اطلاعاتی درون کشور نیز یاری رسانده است تا طرح ادغام سپاه در ارتش و نابودی این نهاد تروریستی را هر چه بیشتر و زودتر به پیش ببرند.

در واقع جمهوری اسلامی خود پیشتر به این رویکرد میل کرده است و نخستین گامی که در این راه برداشته، حذف "بسیج مقاومت" و ادغام آن در خود سپاه بوده و در همکاری مشخصی که روی داده است، درست دو هفته پیش از اعلام رسمی شناخت سپاه به عنوان یک نهاد تروریستی از سوی آمریکا، جمهوری اسلامی بانک های ورشکسته و اختلاسگر نظامی خود را در یک بانک که از روزگار پر شکوه شاهنشاهی پهلوی نیز، مسئول پرداخت به امور نظامیان و انتظامیان بوده است، حل کرده، تا با این اقدامات، دو گام بنیادین در فروپاشی و تحلیل سپاه در ارتش را برداشته باشد.

ایران خواری سازمان تروریستی سپاه پاسداران، امری
آشکار است و این نهاد اخوان المسلمینی ضد مردمی، جز نکبت
و بدختی برای مردم ایران، دستاورد دیگری نداشته است
یارانه ی مخفی سپاه، بسیار بیشتر از آن مقداری است که آشکارا و در قالب یارانه ی دولتی، از سوی دولت رژیم دریافت می دارد و هزینه های جنگی جمهوری اسلامی به واسطه ی سپاه در منطقه، ده ها برابر رقم رسمی اعلام شده ی ۷ ملیارد دلاری است که جمهوری اسلامی تنها در جنگ در سوریه پرداخت کرده است.

با فروپاشی سپاه و هم زمان تصویب FATF و پالرمو در تویله ی شورای اسلامی و تشخیص مصلحت رژیم، امید آن می رود که نهادهای تروریستی وابسته به سپاه، همچون گروهک ترویستی "حزب الله لبنان" هم، به اندازه ای کوچک و ضعیف شوند که سایه ی تهدید آنها بر دمکراسی لبنان و کشور اسراییل برداشته شود و راه برنامه های صلح میان اسراییل و فلستینی ها گشوده گردد.

با توجه به آنکه "بنیامین نتانیاهو"، یکی از وعده های انتخاباتی خود را پیوست کردن "شهرک های یهودی نشین" در کرانه ی باختری رود اردن اعلام کرده است، - امری که آرزوی اسراییلی هاست -، می توان اینگونه ارزیابی کرد که اسراییل از دست دوستی دراز کردن به کشورهای عربی از جمله اردن، به دنبال داد و ستدی با عرب ها بر سر مناطق فلستینی نشینی است که اکنون در خاک اسراییل نیستند، تا بدین روش شهرک های یهودی را با آنها تاخت بزند.

بارگیری "گزارش ضد تروریست راهبرد ملی ایالات متحده"
قطع شدن بازوی تروریستی نظامی رژیم در لبنان و غزه، می تواند بار مسئولیت پذیری منطقه ای را به رژیم اسلامی تحمیل کند.

آشکار است با وجود شمار بسیار اندک سربازان آمریکایی در سوریه یعنی ۲۰۰ نفر، چنانچه درگیری ایی میان آنها و سپاه رخ دهد و با توجه به آنکه جمهوری اسلامی از هم اکنون ارتشیان آمریکا در منطقه را تهدید به مقابله به مثل کرده است، تقصیر ایجاد آشوب و آغاز درگیری میان دو نیرو در سطح جهانی، به گردن ولایت فقیه خواهد بود.

زمان فروپاشی همیشگی سپاه از درون و بیرون فرا رسیده است.





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر