از رحمت و برکت الله گوزو همین بس که پنجاه سال بیش است که نسل اندر نسل مردم در افغانستان را به جنگ و خونریزی کشیده تا حکومت عدل اسلامی را بر آنها تحمیل کند، زنانشان را از دانش بازدارد، مردانشان را آواره ی غربت کند و سایه ی فقر و حسرت و درد را در جامعه بگستراند.
الله حرامزاده، همه ی ملت هایی که شهادتین گفته اند را به بیابانی از رنج و بدبختی تبدیل کرده است. همه ی ممالک اسلامی یک سره خرابه و همه ی ممالک کفر، یک سره آباد شده اند. مهم نیست کافر شرقی باشی یا غربی، همینکه مسلمان نباشی، از شرف انسانی برخوردار و از نعمت های زندگی برکت خواهی یافت.
مسلمان پر مدعای مستکبر را بنگر، در حالی که از اینترنت و گوشی آمریکایی استفاده می کند، از غرب به خاطر دگر اندیشی و آزاد منشی و رفاهش بیزار و متنفر است. با تسلیحات روسی در میهنش جنگ راه می اندازد و زنان و مردان سرزمینش را شکنجه و زندان و آواره می کند. مسلمانان برای آزادی و خوشبختی از بلاد اسلام به بلاد کفر فرار می کنند، اما یوغ اسارت و بردگی را با عقاید و حجاب اسلامیشان با خود می برند.
نان زمین را می خورند و شکر آسمان می گویند. ناسپاس ترین مردم، الله پرستانند که از بزرگان علم و معرفتشان، تنها نامی از ایشان را یدک می کشند و نه دستاوردهای علمیشان را.
نه آزادی جنسی و آزادی باور را از هند شرقی آموخته اند و نه آزادی بیان و آزادی سیاسی را از غرب. در بستر خوف و رجا، ترس از خدای موهوم و غدار و امید به بهشت موهوم در پس مرگ، زندگی خود را تبدیل به جانکاه ترین تجربه ی تاریخ ساخته اند، حاضرند بکشند و کشته شوند، اما خدشه ای به تعصب و غیرتشان وارد نشود!
گوش مسلمان، از گوش خر درازتر و فهمشان از کرم و سوسک کمتر است. در انقلاب اسلامی تا طالبان اسلامی، مسلمان جرات کرده تا مردم مخالف و هتا متفاوت را تار و مار کند. مخوف ترین رژیم های سیاسی را با خفقان اجتماعی و سرکوب جنسی، بر مردم تحمیل کرده و مردم مسلمان، بر روی آتش خود نفت می ریزند تا شاش بخورند و مسلمان بمانند.
مسلمان از تجاوز به کودکان دریغ ندارد، اما به خون همجنسگرایان تشنه است. دشمن مسلمان، خود اسلام است و مسلمان را دشمن ترین مردم نسبت به مسلمان می بینی. آغاز جنایات مقدس اسلام که با محمد حرامزاده آغاز شد، زنجیره جنایات مقدس دیگری را به اشکال ترور و شکنجه و زندان و دست و پا قطع کردن و آشوب شهری و جنگ های مذهبی به وجود آورد.
تفاوتی نمی کند اهل گله ی اسلام در ایران باشی یا افغانستان، زیرا مسلمان هتمن احکام فقاهتی شلاق و اعدام را اجرا خواهد کرد و بر طبق توصیه ی زبدة النجاساتش، قرآن الکزا، اسلام را با زور و قلدری به پیش خواهد برد.
اسلام، یک سرطان اجتماعات انسانی؛ و مسلمان، یک ویروس هزار بار خطرناک تر از کورونا و ایدز است. ویروسی که بقایش در تجاوز به قربانی و مرگش در مرگ او است. پس اسلام هر مسلمان الله زده ای را به سرطان ویروس خود مبتلا می کند، شیره ی عمر او را در بدبختی و رنج می مکد و پس از به هلاکت رساندنش، به سراغ مسلمانان بعدی در نسل های پسین می رود. جان و مال خودش را می گیرد و می خورد و جان و مال آینده اش، فرزند و سرزمینش را به خطر هلاک حتمی می اندازد.
پیش از اختراع اسلام بود که رعیت نادان، در دوران کودکی انسانیت، از رنج مذهب، از زرتشت تا ایسا، همدیگر را همچنان سلاخی می کردند. خدای موهوم، بازیچه ی دست زورمندان و غداره بندان ستمگر بود. هم ایشان را دیروز به نام مجاهد و شهید بدر و حنین می خواندند و هم امروز به نام اسلام ناب محمدی، از ولایت فقیه گرفته تا طالبان و داعش.
جنایات مقدس مسیحیان و یهودیان اگر از جنایات مقدس مسلمانان بیشتر نباشد، کمتر نیست. این زرتشتیان بودند که نخستین جنگ های مذهبی را آغاز کردند، آنجا که با قتل عام مردم شیتان پرست فلات ایران، آنان را مجبور به یکتا پرستی اهورا مزدا کردند و مردم اینسوی دره ی هند را از آنسوی مردم در هندوستان امروزی جدا کردند، زبان و هویتشان را از همدیگر بیگانه ساختند تا بر آنها حکومت کنند.
آیا مسلمانی وجود دارد که هتا یک بار نجاست نامه ی اسلام، قرآن النجاسة، را خوانده باشد؟
آیا مسلمانی وجود دارد که فرقه سازی نکرده باشد و دیگر مسلمانان در دیگر فرقه ها را کافر و مشرک نخواند؟
متعصبان اسلامی، در باورهای جنایتکارانه و ویرانگرانه ی شان هیچ شکی نمی کنند، اما مسلمانان عادی که برده ی گوسپند صفت این لاشخواران گرگ صفتند، یکسره در بردگی طاعت و عبادت غوطه ورند. آیا حکومتی اسلامی وجود دارد که مردمش را دوست بدارد و به جای ناموس پرستی و غیرت بازی ابلهانه، عشق ورزی و انسانیت را پیشه کرده باشد، یا اینکه نران الله پرست تا دندان مسلحش را در خیابان ها به جان مردم انداخته اند؟
مرگ بر اسلامر
مرگ بر الله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر