Google Ad

۱۳۹۵ آذر ۱۱, پنجشنبه

یکی از بزرگ ترین رازهایی که از انسانیت دریغ شده است:غده ی صنوبری مغز

به انسان ها بخشی قطعی از مغزشان بخشیده شده است که به عنوان غده ی صنوبری (Pineal Gland) خوانده می شود یا همچنین به عنوان چشم سوم نیز شناخته می شود. دلیل آنکه آن را غده ی صنوبری خوانده اند، همانا شکل مخروط کاج مانند آنست. یک مخروط کاج مانندی که مسئول تولید "ملاتونین مشتق سروتونین" است که با هورمون های ما سر و کار دارد که بر نوسان الگوهای خواب و بیداری ما از جمله کارکردهای فصلی اثر می گزارد.


این مخروط کاج مانند را می توان در نزدیکی مرکز مغز در مکانی میان دو نیمکره یافت. شوند آنکه آنهایی که در بالا دست ما قرار دارند این داده ها را از مردم پنهان کرده اند آنست که آنها توانمندی کامل این بخش از ما را درنیافته اند. غده ی صنوبری ضرورتن درگاه میان جهان جسمانی و روحانی انسان هاست. هنگامی که فعال می شود، احساس شادی و سرخوشی و یکی شدن، ذهن اشخاص را پر می کند و به آنها احساسی از دانستن همه چیز (عقل کل شدن. -دا/۸) می دهد. یک فرد می تواند از راه یوگا، مراقبه و تنوعی از دیگر روش های اسرار آمیز و غیبی به فعال کردن آن دست یابد.

یک بار که این غده فعال شد، شخص قادر است تا آزادانه به دیگر بعدها سفر کند یا در غیر این صورت به عنوان پرتو افکنی ستاره ای مشاهده ی دورادور بدان بازبرد می شود. فرد می تواند از راه روش های باستانی و تمرین های پیشرفته هتا اندیشه ها و کارهای دیگر افراد را در جهان مادی مهار کند. همه ی اینها ناممکن به دید می رسند، دولت های اتحاد جماهیر شوروی پیشین افزون بر سازمان های در سایه ی گوناگون برای مدت زمان های به راستی درازی در حال پژوهش بر روی این تاثیرات بوده اند و در گنجینه ی اسرار آن را بر روی مردم مهر و موم کرده اند.

اینکه ما قادر نیستیم تا به این ویژگی شگفت انگیز درون مغزهای خودمان دست یابیم به دلیل میزان فلوراید سدیمی است که بر پایه ی مصرف روزانه آن را گوارش می کنیم. غده ی صنوبری شکل بیشتر فلوریاد سدیمی که وارد تن می شود را درمی کشد (جذب می کند). این کار ضرورتن کارایی غذه ی صنوبری را پایین می آورد که دیگر قادر به ایجاد تعادل برای پردازش های هورمونی ما در بدن نیست.

در حقیقت، تامین آب ایالات متحده شامل ۹۰% فلوراید و دیگر ترکیبات گوناگون است و هتا پالاینده های آبی که مردم تهیه می کنند نیز نمی توانند فلوراید را پالایش کنند. یک راه برای مبارزه با این کار، استفاده از روش اسمز وارونه یا تقطیر آب است که دومین روش گزینه ی ارزان تری است.

ما (ناشناسان - Anonymous) مدعی نیستیم که تئوری پردازان توتئه ایم، اما اساسن نگرانی ژرف ما در این است که از روحانیت و جسمانیت خود همگی با هم گسسته شویم.

ریک استراسمن (Rick Strassman) دکترای پزشکی باور دارد که DMT به شدت به غده ی صنوبری شکل پیوند دارد:
"من از آن روی به سوی DMT کشیده شدم که در تن همه ی ما وجود دارد. باور دارم که سرچشمه ی این DMT به شکلی اسرار آمیز، غده ی صنوبری شکل است، اندامی کوچک که در مرکز مغزهایمان جای گرفته است. پزشکی نوین چیز اندکی درباره ی نقش این غده می داند، اما تاریخ فراطبیعی غنی ایی دارد. برای نمونه دکارت باور داشت که غده ی صنوبری شکل مغز، "صندلی روح" است و هر دو آیین ها و آداب و سنن خاور و باختر زمینی، والاترین مرکز روحانیمان را درون محدوده ی آن قرار می دهند.

ترجمه: داریوش افشار
منبع

در زیر نیمکره‌ های مخ و در میان دو برجستگی جلویی از برجستگی‌ های چار گانه ی مغز میانی، غده ی کوچکی جای دارد که غده صنوبری نامیده می شود. این غده یک ساختمان خاکستری رنگ متمایل به سرخ کوچکی به اندازه یک نخود است که درست در جلوی مخچه جای دارد. در نوزاد انسان، غده ی صنوبری نسبتن بزرگ است، اما پیش از بلوغ به میزان فراوانی تحلیل می‌ رود. غده ی صنوبری هورمونی به نام ملاتونین را ترشح می کند که تنظیم کننده ی ساعت زیستی بدن است. میزان ترشح هورمون ملاتونین در تاریکی افزایش می یابد. از اینرو به هنگام شب میزان ملاتونین خون در بالاترین سطح خود قرار دارد که در طی روز به تدریج از مقدار آن کاسته می شود.

روشنایی وارد شونده به چشم ها نه تنها به دید ما کمک می کند، بلکه ساعت درونی بدن را از راه غده ی صنوبری و هیپوفیز به فعالیت وا می دارد. این غده تنظیم کننده ی آغاز بلوغ بوده، انسان را به خواب وامی دارد و بر حالات خلقی فرد تاثیر می گزارد. از کارهای شناخته شده ی آن در انسان، اثر آن در به تاخیر انداختن بلوغ و افزایش ترشح آلدوسترون از بخش قشری غده ی فوق‌ کلیوی است. این غده را یکی از ساعت‌ های زیستی بدن نیز می‌ دانند که در تنظیم پدیده‌ های تناوبی شرکت دارد و نقش مهم تنظیمی در کارکرد جنسی و همانند سازی (تولید مثل) ایفا می کند.

وظایف غده ی صنوبری:
- تقویت کردار جنسی
- کاهش عفونت
- بهبود خواب
- بهبود خلق و خو
- افزایش درازای عمر

غده ی صنوبری و همانند سازی

بسیاری از تنکردشناسان (Physiologists) بر این باورند که این غده یک بازمانده ی غیر فعال است، اما برخی دیگر سال ها مدعی بودند که غده ی صنوبری وظایف مهمی در مهار فعالیت های جنسی و همانند سازی دارد. اما امروزه پس از سال ها بحث به دید می رسد که هواداران نظریه ی کارکرد جنسی برنده هستند و غده ی صنوبری نقش مهم تنظیمی در کارکرد جنسی و همانند سازی ایفا می کند.

بررسی ها نشان داه است اگر در هیوانان پست تری که جوانی خود را در فصول معینی از سال می گزرانند، غده ی صنوبری برداشته شود، یا مدارهای عصبی غده حذف گردند، دوره های طبیعی باروری فصلی از بین می رود. باروری فصلی در این گونه هیوانان از آن جهت مهم است که به آنها اجازه می دهد در زمانی از سال که اهتمال زنده ماندن بچه ها بیشتر است، یعنی بهار یا اوایل تابستان، بچه بزایند. ساز و کار این اثر کاملن روشن نیست، اما به دید می رسد که چنین باشد:

۱. غده ی صنوبری به وسیله ی مقدار روشنایی یا "الگوی زمانی" نوری که هر روز به چشم ها می رسد، مهار می شود؛ برای نمونه در همستر (نوعی موش بزرگ)، تاریکی بیش از ۱۳ ساعت در روز، غده ی صنوبری را فعال می کند و تاریکی کوتاه تر از آن نمی تواند غده را فعال نماید. به گونه ای که نوعی تعادل ضروی بین فعال شدن و نشدن وجود دارد. مسیر عصبی دخیل در این اثر چنین است: "پیام های نور از چشم ها به هسته سوپرا کیاسماتیک در هیپوتالاموس می روند و از آنجا به غده ی صنوبری رفته و آن را وادار به ترشح می کنند.

۲. غده ی صنوبری، ملاتونین و چند ماده ی یکسان و همانند دیگر را ترشح می نماید. دانشمندان بر این باورند که ملاتونین یا یکی از مواد دیگر، از راه خون یا مایع بطن سوم به غده ی هیپوفیز پیشین می رود و ترشح هورمون گنادوتروپیک (هورمون تحریک کننده غدد تناسلی) را کاهش می دهد. از اینرو، در برخی از گونه های هیوانی، ترشح هورمون گنادوتروپیک در حضور ترشح غده ی صنوبری سرکوب می شود وغدد تناسلی گنادها مهار می گردند و هتا تا حدی پسرفت می کنند. تصور می شود این همان چیزی است که در آغازه های زمستان، یعنی زمان افزایش تاریکی رخ می دهد.

اما ترشح هورمون های گنادوتروپیک پس از حدود چهار ماه بی فعالیتی از سر گرفته می شود و با چیرگی بر اثر مهار کننده ی غده ی صنوبری، غده های جنسی را یک بار دیگر فعال و آماده ی فعالیت کامل در درازنای بهار می کند، اما اینکه آیا غده ی صنوبری در انسان هم کارکرد یکسانی در زمینه ی مهار آمیزش و همانند سازی دارد یا نه، آشکار نیست.

برخی از تومورهایی که گاهی در ناحیه ی صنوبری ایجاد می شوند، مقدار فراوانی از هورمون های صنوبری را ترشح می کنند، در حالی که سایر تومورها مربوط به بافت های پیرامون هستند و با فشار بر غده ی صنوبری باعث نابودی آن می شوند. هر دو نوع تومور بیشتر با کارکرد خطیر هیپوگنادیسم (کاهش تولید هورمون های جنسی از سوی غده های تناسلی) یا هایپرگنادیسم (افزایش تولید هورمون های جنسی از سوی غده های تناسلی) همراهند. از اینرو شاید غده ی صنوبری دست کم تا حدودی در مهار رانش جنسی و همانند سازی و آمیزش در انسان ها دخیل باشد.

نقش غده ی صنوبری در جانوران

این غده در مهره‌ داران خونسرد، چشم سوم نیز خوانده می‌ شود. هورمون غده ی صنوبری یعنی ملاتونین، در برخی از مهره‌داران خونسرد باعث روشن شدن رنگ پوست می‌ شود. اثر این هورمون، وارونه ی هورمون ملانوسیت‌هاست و این دو هورمون در تیره و روشن كردن رنگ پوست این جانوران شركت دارند.

فراوری: نیره ولدخانی
ویرایش: داریوش افشار

۱ نظر:

  1. خیلی مقاله جالبی بود
    فقط غلط املایی هارو کم کنین ممنون میشیم

    پاسخحذف