۱۳۹۶ دی ۲۲, جمعه

ترجمه ی گفتگوی شاهزاده رضا پهلوی با تلوزیون فاکس نیوز

شاهزاده رضا پهلوی خوستار دگرش رژیم و یک ائتلاف تازه شد


همه ی ما می دانیم که دگرش رژیم، یک قاعده ی نهایی است و این چیزی است که مردم ایران خواستار آنند. این خواسته البته بدان دلیل نیست که آمریکا، انگل ستان، اسراییل یا عربستان آن را می خواهند، بلکه بدین علت است که مردم ایران این چنین می خواهند. بیشتر از این خواسته، من بر این باورم که می توانیم در این مبارزه کامیاب شویم.

شاهزاده رضا پهلوی، ناخرسندی کنونی را بیشتر تهدیدی برای بقای جمهوری اسلامی ارزیابی کرد تا خشونتی که در پی انتخابات مردود ۸۸ را انکار می کرد. هنگامی که ایرانیان به مسیر جریان حکومتی که با هر نمایش نامه ی محتملی، غیر دمکراتیک و فاسد است، برخورد کردند و برای حقوق بشر و جدایی دین از سیاست قد علم کردند، این یک تهدید برای بقای حکومت بود.

ملایان، غاصبینی هستند که به کشور ما شبیخون زده اند، ما را به گروگان گرفته اند و ما کشور خودمان را پس خواهیم گرفت. دست کم اکنون زمان آنست که پرچم جنبش مخالفان را با کشورهای غربی همانند ایالات متحده بالا ببریم تا پاسخ آنان را شدت ببخشیم و تحریم های تازه ای را بر سرکردگان رژیم و موارد با ارزشش، مورد توجه قرار دهیم.

شاهزاده پهلو به پهلوی توسعه در ایران می ماند تا از خلال آنچه که کمک های خودش را به عنوان شبکه ی گسترده ای از مخاطبان در درون و بیرون از حکومت توصیف می کند، آن را اینگونه ارزیابی می نماید که برای دهه ها این چنین وضعی برقرار مانده است. منبع مهم برابری که موجود است، ایرانیانی عادی هستند که مستقیمن با او از راه شبکه های اجتماعی تماس برقرار می کنند.


شاهزاده راه و روش خود در ایران نوین را اینگونه ارزیابی می کند:
برای اینکه با شما صادق باشم، باید بگویم نمی دانم. اما می دانم آنچه که باید اکنون انجام دهم چیست. من هرگز گرفتار و شیفته ی نقش شخصی خودم یا مقصدم نبوده ام و خواهان انتخابانی منصفانه و آزاد در ایران به عنوان "تنها ماموریتم در زندگی"، بوده ام. یعنی جایگزینی آرا برای رییسان جمهور و هموندان مجلس به جای نامزدهایی از پیش تایید شده.

البته که من در خدمت به کشورم آماده ام. نمی دانم که با چه قابلیتی ممکن باشد یا نباشد. ممکن است فرجام من در نهایت این باشد که تنها یک شهروند عادی باشم که بقیه ی عمرش را می کند یا اینکه ممکن است از من فراخوان شود که نقش بزرگ تری را ایفا کنم.

هر کسی می داند که من میراث دار پادشاهی هستم. اگر کشور بیشتر برای پذیرش یک جمهوری آماده است، چه بهتر؛ این عالیست.

جستار بالا، ترجمه ی بخشی از این مقاله به قلم بردلی کلپر (Bradley Klapper) بود.





همین جستار در کیهان سوئد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر