اینکه به واسطه ی الله زدگی مردم، اسلام اهریمنی توانسته است احکام انسان ستیز خود را بر هازمان ایرانی تحمیل کرده و هتا تشکیل حکومت دهد، خود به عنوان نمودی با نام جمهوری اسلامی، دستاورد و برونده خواست مردمی بوده است که با هزار و یک نادانی و با خیانت ها و مزدوری های گروه ها و تروریست بازی های چپ ها، به بار نشسته است.
اعدام در ایران، امری نامرتبط با جمهوری اسلامی و امری مرتبط با فرهنگ خفیفه ی اسلامی مردمی است که درد و ورم اسلام رهایشان نمی کند. از این بیشتر، اعدام مسئله ای است فرااسلامی که در هر جای دیگر جهان نیز تجربه شده است و بیش از این، سرانجام باید تکلیف خود را معین نمود که آیا اعدام وجود داشته باشد یا نه.
پاسخ من اینست که در شرایطی که یک هازمان، بسیار آشفته و سرشار از بزهکاری و جنایت باشد، نه نمی توان اعدام را برداشت و نه کار درستی است که اعدام حذف گردد. در واقع، مشکل اعدام آنجا برجسته می گردد که رژیمی خودکامه و فاشیست مذهبی و تمامیت خواه، رژیمی که از بنیان اسلامی و محمدی است و مشغول پیاده کردن احکام نجسه ی اسلامی است، این رژیم دست به اعدام می زند.
اینگونه است که به بهانه ی مخالفت با جمهوری اسلامی، به اعدام در این رژیم گیر می دهند. اما هتا یک بار هم کسی نشنیده است یا جایی هم در رسانه های کزایی پارسی زبان گفته نمی شود که اعدام در آمریکا خوب نیست و باید برداشته شود، زیرا آمریکا را کشوری آزاد و دمکراتیک می دانند که خواسته ی اعدام از سوی مردم آن ایالت های آن کشور اعمال می شود و کاملن دمکراتیک است و از آنجا که بر اساس قوانین جهانی و قوانین خود ایالات متحده، مسئله ی اعدام امری بر خلاف حقوق بشر نیست، پس اعدام همچنان می تواند تا هنگامی که بیشتر مردم یک ایالت خواهان آن باشند، برقرار و اجرایی باشد.
آن هم اعدام هایی که به شکل ها تفننی و من درآوردی اجرا می گردد، که شامل کشتن با برق و تزریق مواد زهری به بدن و یا اتاق گاز می شود.
از اینرو، چپ نجاست های پفیوزیسیون که عرعر می کنند که اعدام در تضاد با حقوق بشر است، هتمن باید خفه خون بگیرند.
اگر در ایران انسانی را بکشید، باید کشته شوید. اگر از اموال مردم و ثروت های ملی دزدی و بهره کشی شخصی، حزبی و یا جناحی کرده اید، باید اعدام شوید. اگر برای هر کشور بیگانه ای مشغول جاسوسی هستید، باید اعدام شوید. اگر مواد مخدر را تولید، ترابری و پخش می کنید، باید اعدام شوید. اگر لات و اوباش هستید و جرات لات بازی و اوباشی گری در اجتماع را دارید، باید دستگیر و اعدام شوید. اگر تروریست مسلح هستید و یا با تفنگ به بانک دستبرده زده اید و آدم ربایی و گروگانگیری کرده اید، باید اعدام شوید.
اینها همگی مواردی غیر دینی هستند و من به عنوان یک ایرانی، خواستار آنم که هتا پس از برافتادن این رژیم ضد ایرانی، تا هنگامی که وضعیت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی مردم در حدی از شعور و تمدن نرسیده باشد که خود را هم تراز سوئد ببینند، همچنان باید حکم اعدام در ایران برقرار باشد.
از اینرو، دختر جوانی که از پانزده سالگی تا هفده سالگی شوهر کرده بود و شوهرش او را رنج داده و شکنجه می کرده است، به خودی خود از آغاز زندگی بدبختانه ای داشته و اگر خوشبخت می بود، در این سن نه ازدواج می کرد و نه گرفتار چنین کفتاری می شد. اما چون شوهر خود را به قتل رسانده است، باید اعدام شود. قتل عمد = اعدام.
شما جامعه ای دارید که قربانی تولید می کند و سفله می پرورد و احمق و بی تفاوت تحویل اجتماع می دهد، آنگاه هنگامی که دست به بدترین کارها زد، توقع دارید حکم اعدام بر آنها اجرا نگردد ؟! از این خبرها نیست، اگر راستگو می بودید و به فکر سامان دادن به این دیوانه خانه می بودید، شرایطی را فراهم می کردید که قربانی تولید نکند. شما دروغگو، پست سرشت و یاوه سرا هستید.
اعدام در ایران، امری نامرتبط با جمهوری اسلامی و امری مرتبط با فرهنگ خفیفه ی اسلامی مردمی است که درد و ورم اسلام رهایشان نمی کند. از این بیشتر، اعدام مسئله ای است فرااسلامی که در هر جای دیگر جهان نیز تجربه شده است و بیش از این، سرانجام باید تکلیف خود را معین نمود که آیا اعدام وجود داشته باشد یا نه.
پاسخ من اینست که در شرایطی که یک هازمان، بسیار آشفته و سرشار از بزهکاری و جنایت باشد، نه نمی توان اعدام را برداشت و نه کار درستی است که اعدام حذف گردد. در واقع، مشکل اعدام آنجا برجسته می گردد که رژیمی خودکامه و فاشیست مذهبی و تمامیت خواه، رژیمی که از بنیان اسلامی و محمدی است و مشغول پیاده کردن احکام نجسه ی اسلامی است، این رژیم دست به اعدام می زند.
اینگونه است که به بهانه ی مخالفت با جمهوری اسلامی، به اعدام در این رژیم گیر می دهند. اما هتا یک بار هم کسی نشنیده است یا جایی هم در رسانه های کزایی پارسی زبان گفته نمی شود که اعدام در آمریکا خوب نیست و باید برداشته شود، زیرا آمریکا را کشوری آزاد و دمکراتیک می دانند که خواسته ی اعدام از سوی مردم آن ایالت های آن کشور اعمال می شود و کاملن دمکراتیک است و از آنجا که بر اساس قوانین جهانی و قوانین خود ایالات متحده، مسئله ی اعدام امری بر خلاف حقوق بشر نیست، پس اعدام همچنان می تواند تا هنگامی که بیشتر مردم یک ایالت خواهان آن باشند، برقرار و اجرایی باشد.
آن هم اعدام هایی که به شکل ها تفننی و من درآوردی اجرا می گردد، که شامل کشتن با برق و تزریق مواد زهری به بدن و یا اتاق گاز می شود.
از اینرو، چپ نجاست های پفیوزیسیون که عرعر می کنند که اعدام در تضاد با حقوق بشر است، هتمن باید خفه خون بگیرند.
اگر در ایران انسانی را بکشید، باید کشته شوید. اگر از اموال مردم و ثروت های ملی دزدی و بهره کشی شخصی، حزبی و یا جناحی کرده اید، باید اعدام شوید. اگر برای هر کشور بیگانه ای مشغول جاسوسی هستید، باید اعدام شوید. اگر مواد مخدر را تولید، ترابری و پخش می کنید، باید اعدام شوید. اگر لات و اوباش هستید و جرات لات بازی و اوباشی گری در اجتماع را دارید، باید دستگیر و اعدام شوید. اگر تروریست مسلح هستید و یا با تفنگ به بانک دستبرده زده اید و آدم ربایی و گروگانگیری کرده اید، باید اعدام شوید.
اینها همگی مواردی غیر دینی هستند و من به عنوان یک ایرانی، خواستار آنم که هتا پس از برافتادن این رژیم ضد ایرانی، تا هنگامی که وضعیت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی مردم در حدی از شعور و تمدن نرسیده باشد که خود را هم تراز سوئد ببینند، همچنان باید حکم اعدام در ایران برقرار باشد.
از اینرو، دختر جوانی که از پانزده سالگی تا هفده سالگی شوهر کرده بود و شوهرش او را رنج داده و شکنجه می کرده است، به خودی خود از آغاز زندگی بدبختانه ای داشته و اگر خوشبخت می بود، در این سن نه ازدواج می کرد و نه گرفتار چنین کفتاری می شد. اما چون شوهر خود را به قتل رسانده است، باید اعدام شود. قتل عمد = اعدام.
شما جامعه ای دارید که قربانی تولید می کند و سفله می پرورد و احمق و بی تفاوت تحویل اجتماع می دهد، آنگاه هنگامی که دست به بدترین کارها زد، توقع دارید حکم اعدام بر آنها اجرا نگردد ؟! از این خبرها نیست، اگر راستگو می بودید و به فکر سامان دادن به این دیوانه خانه می بودید، شرایطی را فراهم می کردید که قربانی تولید نکند. شما دروغگو، پست سرشت و یاوه سرا هستید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر