سند ویکی لیکس به ما می گوید که در پس از شورش ۵۷، نهضت آزادی از راه استمپل فرنشین بخش سیاسی رایزنی آمریکا، به دولت آمریکا اطمینان داده است که بنی صدر هموند هیئت وزیران نخواهد بود.
مطلع شدن از اینگونه اطلاعات، به ویژه برای نسل جوان بسیار مهم است؛ تا از این راه، بخشی از پاسخ به این پرسش که چگونه شورش ۵۷ که مدعی بود مردم سالاری را در ایران به بار خواهد آورد، به استبدادی سهمگین منجر شد. توضیح اینکه، از راه اینگونه ارتباطات پنهان با دولت آمریکا و دادن اطمینان هایی که نقض صریح اصل استقلال بود، فضایی خالی را برای حزب جمهوری اسلامی (خامنه ای، موسوی خویینی ها و رفسنجانی) ایجاد کرد تا یورش خود برای قبضه کردن قدرت را به بهانه ی دفاع از استقلال کشور پوشش دهند (در حالی که سرکردگان خودشان در ارتباط پنهان با آمریکا، تفاوتی با نهضت ازادی نداشتند).
دیگر اینکه نسل جوان نیاز دارد بداند که چرا دولت آمریکا به شدت در باره ی بنی صدر و اینکه او در هیچ مقامی گزاشته نشود، حساس بود. علت را در اسناد رایزنی آمریکا می یابیم و آن اینکه، به واشنگتن اطلاع داده بودند که بنی صدر و اطرافیان او، سازش ناپذیرند. به این معنی که از آنجا که منابع و ثروت ملی ایران را متعلق به مردم ایران می دانند و هیچ شریکی را در این منابع نمی پذیرند و همانگونه که بر منابع آمریکا، برای خود سهمی نمی شناسند، برای آمریکا نیز در منابع و ثروت ایران سهمی را به رسمیت نمی شناسند. (یک بار هم که بوش پدر فرستاده ای را نزد بنی صدر فرستاده بود تا ببیند که آیا حاضر است در صورت یورش به ایران - که طرح آغازین بوش بود - نقش هایی را که سپس چلبی ها بازی کردند، در ایران بازی کند و برای همین از بنی صدر پرسیده بودند که نظرش راجع به منافع آمریکا در ایران چیست؛ بنی صدر پاسخ داده بود که آمریکا غلط می کند که در ایران منافع داشته باشد و ثروت ملی کشور، تنها و تنها به ایرانیان تعلق دارد).
دیگر اینکه، نیک می دانستند که برنامه ی اقتصادی بنی صدر، تحول ساختار اقتصاد ایران و تبدیل اقتصاد مصرف مهور (فروش نفت و واردات مصنوعات غربی از راه ارزهای حاصل از فروش نفت)، به اقتصاد تولید مهور و درآمد حاصل از فروش نفت را به عنوان سرمایه برای ایجاد تولید مهور کردن اقتصاد و از بین بردن رانت خواری می باشد، که برای اقتصاد آمریکا ایجاد مشکلاتی جدی می کرد. (از جمله برنامه های بنی صدر، قطع رابطه ی فروش نفت با دلار نفتی بود و نفت را نه از تنها از راه دلار که از راه سبدی از ارزهای سخت بود) بود.
گویا این دولت های شاهنشاهی ایران در زمان اعلا حضرت نبودند که با استفاده از سود سرشار حاصل از فروش نفت، به ایجاد صنعت های مادر و کارخانجات تولیدی و رونق کشاورزی اقدام کرده بودند و همین برنامه ی فراگیر و ملی، به دستور خود شخص شاهنشاه در زمان انقلاب سپید شاه و ملت در ۶ اُم بهمن ماه رسمن کلید خورد و آغاز شده بود. این برنامه ی بزرگ و ملی که می رفت ایران را از کشوری جهان سومی به کشوری پیشرفته در عرض چند دهه تبدیل کند، همین شورشیان انقلابی بودند که ویرانش کردند و خواستار عمامشان شده بودند !!
تا ندانیم چگونه و چرا اینگونه شد، پاسخ به پرسش چه باید کرد را نخواهیم یافت.
سند درباره ی بنی صدر، گزارش رایزنی آمریکا در تهران، به وزارت خارجه ی این کشور است که ویکی لیکس انتشار داده است. بنا بر این سند، "یک مقام نهضت آزادی" به "استمپل" فرنشین بخش سیاسی رایزنی آمریکا گزارش کرده است که "مهندس بازرگان" در نظر دارد که هموندان دولت خود را در دانشگاه، معرفی کند. او اطمینان داده است که بنی صدر هموند هیئت وزیران نخواهد بود.
همین جستار در کیهان سوئد
مطلع شدن از اینگونه اطلاعات، به ویژه برای نسل جوان بسیار مهم است؛ تا از این راه، بخشی از پاسخ به این پرسش که چگونه شورش ۵۷ که مدعی بود مردم سالاری را در ایران به بار خواهد آورد، به استبدادی سهمگین منجر شد. توضیح اینکه، از راه اینگونه ارتباطات پنهان با دولت آمریکا و دادن اطمینان هایی که نقض صریح اصل استقلال بود، فضایی خالی را برای حزب جمهوری اسلامی (خامنه ای، موسوی خویینی ها و رفسنجانی) ایجاد کرد تا یورش خود برای قبضه کردن قدرت را به بهانه ی دفاع از استقلال کشور پوشش دهند (در حالی که سرکردگان خودشان در ارتباط پنهان با آمریکا، تفاوتی با نهضت ازادی نداشتند).
دیگر اینکه نسل جوان نیاز دارد بداند که چرا دولت آمریکا به شدت در باره ی بنی صدر و اینکه او در هیچ مقامی گزاشته نشود، حساس بود. علت را در اسناد رایزنی آمریکا می یابیم و آن اینکه، به واشنگتن اطلاع داده بودند که بنی صدر و اطرافیان او، سازش ناپذیرند. به این معنی که از آنجا که منابع و ثروت ملی ایران را متعلق به مردم ایران می دانند و هیچ شریکی را در این منابع نمی پذیرند و همانگونه که بر منابع آمریکا، برای خود سهمی نمی شناسند، برای آمریکا نیز در منابع و ثروت ایران سهمی را به رسمیت نمی شناسند. (یک بار هم که بوش پدر فرستاده ای را نزد بنی صدر فرستاده بود تا ببیند که آیا حاضر است در صورت یورش به ایران - که طرح آغازین بوش بود - نقش هایی را که سپس چلبی ها بازی کردند، در ایران بازی کند و برای همین از بنی صدر پرسیده بودند که نظرش راجع به منافع آمریکا در ایران چیست؛ بنی صدر پاسخ داده بود که آمریکا غلط می کند که در ایران منافع داشته باشد و ثروت ملی کشور، تنها و تنها به ایرانیان تعلق دارد).
اما شاید درست باشد که بنی صدر مزدور و جاسوس آمریکا نبود، اما این ایستادگی در برابر خواسته های گزاف آمریکاییان، به معنای میهن پرستی و مزدور نبودن بنی صدر است ؟ یا اینکه او به کشور و منافع کشور دیگری تمایل دارد ؟ همان کشوری که هم او را پذیرفته و هم در کاخ الیزه به او دفتر رسمی داده است ؟!
دیگر اینکه، نیک می دانستند که برنامه ی اقتصادی بنی صدر، تحول ساختار اقتصاد ایران و تبدیل اقتصاد مصرف مهور (فروش نفت و واردات مصنوعات غربی از راه ارزهای حاصل از فروش نفت)، به اقتصاد تولید مهور و درآمد حاصل از فروش نفت را به عنوان سرمایه برای ایجاد تولید مهور کردن اقتصاد و از بین بردن رانت خواری می باشد، که برای اقتصاد آمریکا ایجاد مشکلاتی جدی می کرد. (از جمله برنامه های بنی صدر، قطع رابطه ی فروش نفت با دلار نفتی بود و نفت را نه از تنها از راه دلار که از راه سبدی از ارزهای سخت بود) بود.
گویا این دولت های شاهنشاهی ایران در زمان اعلا حضرت نبودند که با استفاده از سود سرشار حاصل از فروش نفت، به ایجاد صنعت های مادر و کارخانجات تولیدی و رونق کشاورزی اقدام کرده بودند و همین برنامه ی فراگیر و ملی، به دستور خود شخص شاهنشاه در زمان انقلاب سپید شاه و ملت در ۶ اُم بهمن ماه رسمن کلید خورد و آغاز شده بود. این برنامه ی بزرگ و ملی که می رفت ایران را از کشوری جهان سومی به کشوری پیشرفته در عرض چند دهه تبدیل کند، همین شورشیان انقلابی بودند که ویرانش کردند و خواستار عمامشان شده بودند !!
تا ندانیم چگونه و چرا اینگونه شد، پاسخ به پرسش چه باید کرد را نخواهیم یافت.
سند درباره ی بنی صدر، گزارش رایزنی آمریکا در تهران، به وزارت خارجه ی این کشور است که ویکی لیکس انتشار داده است. بنا بر این سند، "یک مقام نهضت آزادی" به "استمپل" فرنشین بخش سیاسی رایزنی آمریکا گزارش کرده است که "مهندس بازرگان" در نظر دارد که هموندان دولت خود را در دانشگاه، معرفی کند. او اطمینان داده است که بنی صدر هموند هیئت وزیران نخواهد بود.
همین جستار در کیهان سوئد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر